سدید کاشان

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

فتنه، نقطه ی آغازین گمراهی

 

فتنه، نقطه ی آغازین گمراهی

دو روایت از روز قدس و 9 دی 1388

 

9دی88

روایت اول

این یادداشت در رمضان سال1388 تهیه و تنظیم شده است و بنا دارد فضای ملتهب فتنه و راه های مقابله ی با آن را نشان دهد.می تواند جزیی از تاریخ شفاهی انقلاب باشد. 

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 93/10/8 ] [ 11:0 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

دو نعمت ناشناخته !

 

دو نعمت ناشناخته

 طبیعت مازندران

یکشنبه 7دی93آقای رئیس جمهور بحث  شیرین و مستوفایی در مورد اهمیت کشاورزی و نقش آن در اقتدار نظام اسلامی ارائه فرمودند. با عنایت به اینکه  ایشان در یک خانواده ی کاسب بازاری پرورش یافته اند برایم بسیار جالب بود که نسبت به ریز و درشت مسائل و موضوعات کشاورزی اطلاعات کافی داشتند و بر همین اساس، دلسوزانه رهنمودهایی را در خصوص وظایف  کشاورزان  و بخش توزیع و مأموریت های دولت ارائه نمودند. مهم تر آنکه یکی از افتخارات دولت تدبیر و امید را مدیریت آب کشاورزی  برشمردند و توضیح دادند که دولت بیشترین وقت خود را مصروف بخش کشاورزی  کرده است و از رسانه ها و به خصوص از صدا و سیما نیز گله کردند که چرا تا کنون این خدمات 16 ماهه ی دولت را منعکس نساخته اند و فقط زبان به انتقاد گشوده اند.

گفتنی است که هر چه دولت های ما قوی تر و خدوم تر باشند من خود فارغ ازخط و ربط و جناح بندی های مرسوم سیاسی احساس افتخار و سربلندی می کنم. برای خودم نیز جالب است که در طول 35 سال گذشته از این که کسانی پیدا شوند و دولت را مورد هجمه قرار  دهند و یا خدای ناکرده آن را تضعیف نمایند هرگز قلباً راضی نبوده ام؛ زیرا باورم آن بوده است که دولت با همه ی ضعف و قوت هایش متعلق به انقلاب اسلامی است و جلوتر از اشارات رهبری نیز نباید حرکتی انجام داد. هرچند به جز دولت شهید رجایی که عمر کوتاهی داشت ، دولت های دیگر را به عنوان  دولت حزب اللهی نپذیرفته ام.

سخنان ارزشمند جناب رئیس جمهور در مراسم تجلیل از تولید کنندگان برتربخش کشاورزی که در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی ایراد گردید، این نقیصه را داشت که بی مقدمه و بدون در نظر گرفتن آنکه قبلاً  نیز به نیروهای مسلح تعریضی داشته اند، مقایسه ی نادرستی را طرح کردند و فرمودند اگرانواع تسلیحات را تولید کنیم و کشور از اسلحه پر شود این اقتدار نمی آورد. اقتدار آن جاست که در کشاورزی روی پای خودمان بایستیم و دستمان پیش دیگران دراز نباشد ( نقل به مضمون) . البته بیانی که مایه ی تقویت بخش کشاورزی باشد، سخن درست و به حقی است اما سبب نمی شود که همه ی اقتدار کشور را در این نقطه متمرکز کنیم.زیرا اقتدار منشوری است که هر وجه آن معطوف به یک بخش از ابعادگوناگون مادی و معنوی کشور است. البته ایشان خود هم متوجه این نقیصه شدند و سعی کردند تا آن را تصحیح نمایند اما با ذهنیت پیشین جامعه نسبت به دیدگاه ایشان، کافی نبود. مشخص بود که با این نوع قیاس میان کشاورزی و تولید اسلحه فقط خوراک رسانه ای فراهم می شود.

جالب تر آنکه چون سخنرانی ایشان از شبکه خبر به طور مستقیم پخش می گردید و خبر روز هم در پایین صفحه تلویزیون زیر نویس می گردید، همزمان با مقایسه ایشان اعلام شد که ارتش عراق، استان صلاح الدین را از وجود داعش پاکسازی کرده است و همزمان با آن هواپیماهای آمریکایی به صلاح الدین حمله آورده اند و به اشتباه 30 نفر از نیروهای ارتش عراق را به شهادت رسانده اند. همان لحظه به خاطرم رسید که چنانچه عراق خود تولید کننده انواع تسلیحات می بود می توانست با چند موشک زمین به هوا ، اشتباهی هواپیمای آمریکایی را از هستی ساقط نماید و الآن 30 نفربسیجی مسلمان و ارتشی مجاهد زنده می ماندند تا بعد از امنیت کشورشان بتوانند به کار کشاورزی بپردازند. حدیث « نعمتان مجهولتان الصحه والامان » به یادم آمد و نتیجه گرفتم که ما به کشاورزی نیاز داریم تا صحت و سلامتی خودمان را حفظ کنیم و به تولید اسلحه نیازمندیم تا امنیت خودمان را تأمین نماییم: « و اعدّوا مااستطعتم من قوه...» والسلام!  

 



[ یکشنبه 93/10/7 ] [ 11:56 صبح ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

پیامک های امام رضایی علیه السلام

برای زیارت مجازی حضرت امام رضا علیه السلام

روی همین سطر کلیک کنید:


پیامک های روز شهادت امام رضا علیه السلام

الّلهمّ صلّ علیَ علی بن موسی الرضا المرتضی(ع)...

آخر ماه صفر زهر ستم، کاری شد!

شهادت هشتمین خورشید آسمان ولایت و امامت بر محبّین اهل بیت(ع) تسلیت باد!

 

ای راهب کلیسا کمتر بزن به ناقوس

خاموش کن صدا را ، نقاره می زند توس

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان؟

بردار جان خود را با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش

گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس.

 

در توس جلال کبریا می بینم

بی پرده تجلّی خدا می بینم

در کفش کن حریم پور موسی

موسای کلیم با عصا می بینم 

 

خورشید به سوگ مصطفی می گرید

    مهتاب به حال مجتبی می گرید

 در مشهد دل چه کربلایى برپاست

قومى به شهادت رضا می گرید.

شهادت آقا امام رضا -علیه السلام- تسلیت!

 

یا ضامن آهو

از من بپذیر نوکری هایم را
کوتاهی چشم و سینه و پایم را
آقا شب آخر صفر خالی کن
در صحن امام رضا خودت جایم را.

 
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تو
روی لبم گُل می کند : آقا سلام از دور

شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد


دیدی چه طور کرده مرا در به در، حرم
فکر و خیال من شده از آن سفر، حرم
یادش بخیر بست طبرسی شب ورود
راننده با اشاره ...بیا.. یک نفر ...حرم

یاامام رضا (ع)

گرچه از زهر جفا دل پرشرر دارد رضا
آتشى در دل ز هجران پسر دارد رضا
در میان حجره در بسته مى پیچد به خود
دیدگان بى فروغش را په در دارد رضا
دست ما یاران به دامانش که در روز جزا
آبرو پیش خداى دادگر دارد رضا

 می دید شرر ریخته در هستی انگور
هم سفره ی میزبان شده پستی انگور
نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز
ما را نفریبند به سر مستی انگور
. . .


عقل در درک تو مبهوت و گرفتار شده
عشق از عشق تو بیچاره و بیمار شده
چشم از اشک لبالب شده و تار شده
بس که نور است که در این حرم انبار شده
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد!

یا امام رضا (ع)

بهترین نقطه دنیا حرم سلطان است.
پاکتر از دل  دریا حرم سلطان است
.
بی پناهی اگراز غصه به خود می پیچی
التیام همه غم ها حرم سلطان است.

در سوگِ نبی جهان سیه می پــوشد.
در سینه ، دل از داغِ حسن می جوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم(ع)
هر شیعه زِ درد ، جام غم می نوشد
التماس دعا


‎
کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

در صف محشر خدا مشتری اشک اوست
 هر که در اینجا کند گریه برای رضا

از در باب الجواد می شنوم دم به دم
 یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
. . .! 

به شیشه های اتاقم دوباره«ها» کردم
و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم
به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد
به پای شیشه نشستم رضا رضا کردم

سفره دو ماه عزا بسته میشه امشب خدا
اما بازه تا قیامت سفره های گریه ما
خدانگهدار سیاهیای ماه ماتم
خدانگهدار ماه صفر ماه محرم
لا یوم کیومک الحسین 

کمک کن مثل مشهد، شهر رؤیا
دلم پـر ازدحام از نـور بـاشـد
پر از پرواز کفترهاى کوچک
سـرم سبـز و دلم پـر شور باشد
شهادت امام رضا (ع)تسلیت باد!

 امیدوارم دوستان و آشنایانی که موفق نشدم برایشان پیامک ارسال کنم

این بخش را از من پذیرا شده باشند.التماس دعا. 



[ سه شنبه 93/10/2 ] [ 12:9 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

چلّه های سدید پیروزی

چلّه های سدید پیروزی

راهپیمایی اربعین کربلا

آن چیزی که به فرش، قوام و کمال می بخشد و مایه ی دوام و ماندگاری آن می شود چلّهّ است. چلهّ به یک تعبیرشکل کمال یافته ی پشم و کنف و پنبه برای تهیه ی نخ و یا روده ی حیوانات برای کمان است. مراحل طولانی طی می شود تا به این نقطه اوج خود دست یابد. من خود مدّتی از دوران نوجوانی را در کارخانه های قدیم ورتابی کاشان چله تابی کرده ام و به رموز استحکام آن پی برده ام. 

بعد از آن که ریسندگان خانگی پشم و پنبه ی آماده را به صورت نخ درآوردند و یا نخ های صنعتی را با چرخ و بُنچال به شکل بقچه ی کلاف آماده ساختند تازه در کارخانه ی ورتابی، کارگران این کلاف ها را روی چرخ دستی مخروطی شکلی که همچون چتر نیم بسته و از جنس نی است،قرار می دهند و محور مرکزی آن را داخل حفره ی سگگ کمربند مخصوص می گذارند و آن را  مثل عقربه های ساعت به حرکت در می آورندو تارهای آن را روی چرخ ورتابی سوار می کنند.

ادامه مطلب...

[ شنبه 93/9/22 ] [ 4:41 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

سیدی که مایه ی فخر دانش بود!

 

ولایی می اندیشید وبسیجی وارعمل می کرد.

دکتر سید مهدی فخرایی

دکتر سید مهدی فخرایی  بسیجی رزمنده و نخبه ی علمی  دانشگاهی ما بود که برای نهادینه کردن فرهنگ  خودباوری و خوداتکایی اداره ی کشور زحمات فراوانی کشید. حضور وی در چند دوره ی برگزاری کنگره های پیشگامان پیشرفت مایه ی دلگرمی فراوان و آرامش خاطر دانشجویان کشور بود. او استاد تمام مهندسی برق و الکترونیک دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و فرهیخته ی خوش‌اخلاق و پرهیزگاری که محبوبیت فراوانی داشت به ویژه مورد احترام دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. مرد مهربانی که هیچ گاه تبسم از چهره اش دور نمی شد و شخصیت آرام و موقّرش و زبان نرم و حجب و حیای ذاتی اش لحظه ای پنهان نمی ماند. استادی پرکار، سالم و خوشنام که از سابقه ی زیادی در رشته ی تخصصی خود برخوردار و از اولین کسانی بود که از تخصص الکترونیک در رفع نیازهای دفاع مقدس استفاده کرد .دانشجویان فراوانی را در سطوح مختلف تربیت کرد که بسیاری از آن ها اکنون از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها به شمار می روند.همچنین از فعالان ارتباط صنعت و دانشگاه بود که پژوهش‌های کاربردی و عملیاتی شده ای در صنعت داشت.

دکتر سیدمهدی فخرایی

 

در تاسیس و فعال‌سازی بنیاد ملی نخبگان مشارکت و نقش زیادی داشت و برای همه نخبگان کشور چهره ای آشنا، صمیمی و خدوم بود. دکتر سید مهدی فخرایی، معاون پژوهش و برنامه‌ریزی بنیاد ملی نخبگان در زمان ریاست دکتر واعظ زاده در بنیاد و همچنین دبیر دوره های اولیّه  کنگره پیشگامان پیشرفت بوده است. استاد فخرایی در سال 1339 در دزفول متولد شد و تحصیلات دوره دبیرستان را در مدرسه وابسته به دانشگاه شیراز پس از انتخاب به عنوان دانش‌آموز نخبه برگزیده گذراند. وی سپس در رشته مهندسی برق و الکترونیک موفق به اخذ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران شد و دوره دکتری خود را در همین رشته در دانشگاه کانادا ادامه داد. او دارای 220 مقاله علمی ملی و بین‌المللی در رشته تخصصی خود بود. وی دبیری 12 همایش علمی در کشور را در کارنامه کاری خود داشت.تقدیر این گونه رقم خورده بود  که مرغ روحش به شوق دیدار معبود به بهانه ی سرطان خون پر بکشد و در روز یک شنبه مورخ 16 آذر مصادف با روز دانشجو به عالم قدس پرواز کند و در جوار الهی آرام گیرد.

او یکی از خاطرات خوب ما بود!

 

  آن چه گفتنی است اینکه ازعشق الهی وغیرت  اسلامی و انقلابی برخوردار بود و همین سبب شده بود تا گام های بلندی برای پیشبرد انقلاب اسلامی بردارد. آن چه بیان می شود بزرگ نمایی و بلوف نیست. ویزگی های برجسته ی فراوانی داشت از جمله آنکه بسیار خاکی و متواضع و دلسوز بود، همین ویژگی سبب شده بود تا هر کس در کنارش قرار می گیرد احساس عزت و آرامش کند. تجربیات و دانسته هایش ارزشمند و سلوک و رفتارش نشاط انگیز بود. من خود یکی از ارادتمندان او بودم .

 

دکتر سید مهدی فخرایی

 

پیش از کنگره ی چهارم پیشگامان پیشرفت که مقرر بود در شیراز برگزار شود در یک نشست مشورتی که در اواخر آبان ماه92 در مرکز الگوی پیشرف  برگزار شد، بار دیگر موفق به زیارت ایشان شدم. آن روز از سلامت کامل برخوردار بودند و در وقت ناهارهم  کنار ایشان نشسته بودم. احساس یک میزبان را داشتند و مراقبت  می کردند که ما مهمانان کمی و کسری نداشته باشیم و در عین حال یکی از دانشجویان که رو به روی ما نشسته بود سخنی را گفت که به نوعی فتنه گران سال 88 را تأیید می کرد. استاد فخرایی با دقت و دلسوزی مطلب شان را اصلاح کردند و در تقویت جایگاه ولایت فقیه  مطالب ارزشمندی را بر آن افزودند. گویی وظیفه و فرض می دانستند که  اگر شده حتی یک انسان نسبت به مسائل و موضوعات روز کشورآگاهی پیدا کند.

نکته ی دیگری که  آن روز اتفاق افتاد این بود که در برنامه ی سخنرانی به بیان خاطرات دوران انقلاب و حضورشان درجهاد سازندگی در مناطق محروم کشور وفعالیت هایشان در جبهه پرداختند و توصیه کردند که جوانان امروز همچون جوانان دهه ی شصت تا توان دارند بر حجم فعالیت های خود بیفزایند و کشور را به پیش ببرند. گویی در آن روز به وی الهام شده بود که عن قریب از میان ما خواهد رفت . سفارش او این بود که اگر شده یک یادداشت  کوتاه  که محتوی یک ایده و فکرنو برای پیشرفت کشور باشد بنویسید و به دفتر کنگره ها و کنفرانس ها بفرستید و توضیح می داد که این ایده های شما به انجمن های علمی می رود و جمعی از نخبگان را به فعالیت وا می دارد و همین قدم های کوچک زمینه ساز پیشرفت نظام اسلامی می شود.

برای شادی روح او چه هدیه ای از این بهتر که هریک از ما عامل به  توصیه ی او باشیم و یادداشت ها و مقالات ابداعی خود را به کنفرانس ها و کنگره های سالانه ی پیشگامان پیشرفت ارسال نماییم. چهارمین کنفرانس سالانه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع پیشرفت ایران؛ گذشته، حال، آینده در روزهای 30 و 31 اردیبهشت ماه 1394 برگزار خواهد شد . هدف این کنفرانس، واکاوی علل و عوامل بنیادین مؤثر در فرآیند پیشرفت ایران در گستره زمانی گذشته، حال و آینده است. لذا کندوکاو در فراز و فرود تحولات تاریخی ایران، ارزیابی روند پیشرفت جاری کشور و ارائه تصویری آینده پژوهانه در افق یکصدساله، از محورهای اصلی این کنفرانس محسوب می شوند. سامانه http://4c.olgou.ir به این موضوع اختصاص یافته است.

 

 



[ دوشنبه 93/9/17 ] [ 10:33 صبح ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

دیداری خاطره انگیز با خورشید جماران

 

دیداری خاطره انگیز با خورشید جماران

  امام خمینی

تصاویری که ملاحظه می کنید برای اولین بار منتشر می شود.لحظه ی دیدار دانشجو معلمان دانشسرای راهنمایی تهران در سال 58 با حضرت امام در جلوی منزل ایشان در چهارمردان قم است.

یکی از خاطرات فراموش نشدنی نهادامورتربیتی آموزش و پرورش کاشان دیدار با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در تاریخ 24 آذرماه 1364 درحسینیه جماران تهران است.

مدیریت امورتربیتی در آن زمان تلاش فراوانی کرد تا این دیدار فراهم گردید و این می توانست به نوعی تقدیر از زحمات رسولان انقلاب در مدارس باشد. گرچه سهمیه اخثصاص داده شده اندک بود ولی در مجموع افتخاری برای این نهاد انقلابی در آموزش و پرورش کاشان به شمار می آمد. تعداد 50 نفر با یک دستگاه اتوبوس خود را به قلب تپنده ی جهان اسلام در جماران رساندند و عهد و پیمانی را که از ابتدای انقلاب با امامشان بسته بودند تجدید نمودند امام راحل گرچه در آن روز سخنرانی نداشتند؛ اما دیدار ایشان مایه ی شور و شعف و خرسندی زائران بود. دیدار ایشان در آن روز برای خود من بسیار غرور انگیز و شادی بخش بود. پیش از آن تصوّرم این بود که حضرت امام به سبب کهولت سن خمیده قامت هستند زیرا صفحه ی  تلویزیون چنین حسّی را القا کرده بود. آن روز مواجه با صحنه ای شدم که این تصور را به کلی دگرگون کرد. امام به محض ورود به حسینیه ی جماران با اندامی کشیده و راست قامت در چشم من جلوه نمودند و بعد ضمن مکث کوتاهی مستقیم به طرف صندلی مخصوص خود حرکت کردند. گام هایشان را تند و سبک بر می داشتند که نیرومندی یک جوان بلند قامت را در ذهن تداعی می کرد. لبریز از نشاط وسرزندگی بودند. ابتدا در جلوی جمعیّت ایستادند و به ابراز احساسات مردم پاسخ دادند و سپس روی صندلی نشستند و باز هم به عواطف مردم با دست و سر پاسخ گفتند. جمعیّت لحظه ای آرام و قرار نداشت و مثل امواج خروشان دریا در حرکت بود و  دعا و شعار نثار می کرد.چفیه ها و دستارها و پارچه ها نیز پیوسته به بالا فرستاده می شد تا با دست  مبارک امام تبرّک یابد. علاوه بر جمعیت ما کاشانی ها صدها نفر دیگر نیز حضور داشتند و حسینیه گنجایش این همه آدم را نداشت. به ناچار خیلی ها روی پای یکدیگر نشسته بودند بدون اینکه صدای اعتراض کسی بلند شود.فکر می کنم یکی از همراهان امام خیر مقدم گفت و احیاناً مدّاحی نیز قطعه ی کوتاهی نوحه خوانده باشد، در آن لحظه  آن چنان از خود بی خود و محو تماشای امام شده بودم که متوجه این بخش از برنامه ها نشدم.می خواستم در آن مدت زمان کوتاه با همه ی وجودم امام را ادراک نمایم. 

امام خمینی ره

اکنون 29 سال گذشته است و در ماه آذر قرار گرفته ایم. به نظرم رسید تا از نسخه ی کاربن گذاشته شده صورتجلسه ای که مربوط به همین دیدار است گزارشی بدهم .چون خارج از مکاتبات اداری تهیه و تنظیم گردیده است و شاید نسخه ی اصلی آن هم موجود نباشد و حیف است که چنین رویدادهایی ثبت تاریخ نگردد. امیدوارم دست کم برای همکارانی که نامشان در این صورتجلسه آمده است جالب و خاطره انگیز باشد. آن هایی هم که نیستند مثل خانم مختاری که درجوار رحمت  الهی قرار یافته اند،طلب آمرزش می کنیم. روحشان شاد!

 امام خمینی ره

صورت جلسه

در رابطه با پیام تلفنی که در تاریخ 23/9/1364 از دفتر نمایندگی امام در قم با آقای محمّد صفّاری داشتند.تعداد 50 نفر از برادران و خواهران فرهنگی و اداری آموزش و پرورش کاشان در پاسخ به نامه ی شماره 21586 مورخ 16/4/1364 سهمیه ی دیدار با حضرت امام مدظلّه العالی داده شده است. در این رابطه در روز یک شنبه مورخ 24/9/1364 جلسه ای با حضور برادر باباحسنی معاون آموزشی اداره و برادر احمد فرهنگ مسؤول دایره امور تربیتی، برادر صفّاری مسؤول واحد مالی-اداری و مقاطع تربیتی، برادر عسکری مسؤول واحد فرهنگی سیاسی، برادر تفویضی مسؤول پرسنلی و ستاد پشتیبانی، برادر حبیب الله بارفروش مسؤول واحد فعالیّت های گروهی دانش آموزی و برادر غلامرضا حداد  مسؤول انجمن اولیا و مربیّان و برادر پور حدّاد مسؤول پشتیبانی امورتربیتی در محل امور تربیتی آموزش و پرورش کاشان تشکیل و پیرامون نحوه ی انتخاب افراد و اعزام آنان بحث و تبادل نظر گردید که نتایج زیر حاصل شد:

مدیریت آموزش و پرورش کاشان در سالن پرورشی

مدیریت آموزش و پرورش کاشان در کانون جوانه ها-سال 1364

 ردیف اول آقای صحت(مسؤول دوره ی راهنمایی)و(؟)  ردیف دوم دکتر راستگو و مرحوم حاج آقا مصطفی حائری
در ردیف سوم خطیب تواناحجت الاسلام صحفی(مربی پرورشی دبیرستان امام خمینی) و حجت الاسلام نقیبی(معاون پرورشی) و جناب مهندس بیدگلی(رئیس آموزش و پرورش)نشسته اند.

الف - مربیان تربیتی از طریق قرعه کشی و طبق سهمیه زیر انتخاب می گردند:

  سهمیه برادران ابتدایی 10 نفر، برادران راهنمایی 5 نفر و برادران دبیرستانی 2 نفر.

سهمیه خواهران ابتدایی 9 نفر، خواهران راهنمایی 3 نفر و خواهران دبیرستانی 2 نفر.

در ضمن مقرّر شد که یک سوم سهمیه هر مقطع به صورت ذخیره در قرعه کشی شرکت داده شوند تا در صورت افزایش سهمیه و یا احیاناً انصراف،جایگزین گردند.

ب- کادر اداری امور تربیتی و آموزشی مشروط به حداقل شش ماه سابقه کار و تأیید مسؤولین ذی ربط انتخاب و معرفی شوند. این تعداد در هر صورت از 18 نفر با احتساب راننده بیشتر نخواهد شد.

یک تصویر از فعالیت های مربیان پرورشی کاشان

 تصویری از فعالیت های مربیان پرورشی کاشان هنگام ورود به محل برگزاری نماز جمعه در سال1364

ج - طی  قرعه کشی  که بر اساس شماره های کد پرسنلی در حضور حاضرین به عمل آمد از مربیان تربیتی به شرح ذیل تعیین شدند:

ابتدایی برادران: اصغرحسین زاده،حسین مسلمی،ابوالفضل زارعی،سیّدمهدی نواّبی ،اصغر براتی نژاد [دندانپزشک]، محمّد علی رحیمی، محمّد رضا دانش، حمید رضا جواهر کلام ، محمّد حیدری، خسرو نمازی.

ذخیره های ابتدایی برادران: حسین میرزایی، محمّد رضا ذوالفقاری، محمّد جواد عالمی طامه.

راهنمایی برادران : سیّد محمّد کاظم آیت اللهی، سیّد محمود حسینی، قدرت الله شفایی، غلامرضا جلو داریان، محمّد ذبیحی رضایی.

ذخیره های راهنمایی برادران: علی اصغر رحیمی، سیّد عبّاس موسوی، عبّاسعلی احمدی ارمکی.

دبیرستانی برادران: حسین حنطه ای، حجت الاسلام سیّد مرتضی صحفی. ذخیره: احمد شریف.

ابتدایی خواهران: هاشمیان رهقی، اعظم خیران، زهرا مصطفوی الحسینی، پری تسلّطی، مرضیّه مازوچی، زهرا گدازچیان، عالیه سپهری، صدیق ارفعی، فاطمه حسن زاده.

ذخیره های ابتدایی: زهرا محمّدی، صدیقه سنگکی، صدیقه مختاری.

راهنمایی خواهران: زهرا فاطمه مهدوی فر، شکوه السّادات فاضل، نرجس خاتون عبّاسی.ذخیره : بهجت تقوایی.

دبیرستان خواهران: زهره محلوجی ، اکرم نزادی. ذخیره: فاطمه فضایلی(پوشنه).

برادران کادر اداری عبارتند از: حبیب الله بارفروش، حمیدرضا تفویضی، احمد فرهنگ، محمّد صفّاری، علی محمّد غفّاریان، لطیفی، پور حدّاد، غلامرضا حدّاد، محمّدمهدی صفّاری نژاد، عبّاس خنشان، عسکری ،محمد آبیاتی، عبدالله (احمد)خوش حساب،عرفان، خیرالله کریمی، حسینی (ده زیری)، حسن طالبی، محمود خراسانی زاده .

برگزاری مراسم 13 آبان درسال 1364

 تصویری از برگزاری مراسم 13 آبان در محل چهل جریب کاشان درسال 1364



[ جمعه 93/9/14 ] [ 4:49 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

یک کاشانی اولین فرمانده بسیج بلوچستان

 

یک کاشانی

اولین فرمانده بسیج منطقه بلوچستان 

 

رضا شریف اولین فرمانده بسیج مستضعفان در منطقه ی ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان است. وی در بیست و سوم خردادماه سال 1340 در محله ی درب اصفهان کاشان در خانواده ی علم و دانش به دنیا آمد.او نیز یکی دیگر از نبیرگان بیت عالم ربانی و مجتهد جامع الشرایط ملا حبیب الله شریف کاشانی و فرزند حاج حسن آقاست.وی پس از گذراندن دوران تحصیل با توجه به تعطیلی دانشگاه ها در جریان حرکت انقلاب فرهنگی و بنا به ضرورت صیانت از انقلاب اسلامی، در حالی که هنوز سن نوزده را پشت سر نگذاشته  بود همکاری خود را با نهاد تازه تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز کرد. اندکی پیش از شروع جنگ هشت ساله، راهی سیستان و بلوچستان شد و در سپاه ایرانشهر استقرار یافت. درآن زمان حاج اصغر جان نثاری اهل اصفهان که جوانی خوش برخورد وبا صفا و بسیار هم خاکی بود، سکان فرماندهی سپاه ایرانشهر را بر عهده داشت.

شهید رضا شریف 

نفر وسط شهید رضا شریف کاشانی است.

حاج اصغر از میان جوانان خوش فکر و مستعدی که با او همکاری داشتند، رضا را برگزید ومسؤولیت راه اندازی بسیج و آموزش نوجوانان و جوانان بلوچ را به وی سپرد. انتخاب درست و به جایی هم بود چون رضا با سن کم ، وظایف و تکالیف دینی خود را می دانست و با احکام شرعی آشنایی کافی داشت و از نظر عقیدتی نیز به خوبی ساخته شده بود و از طرف دیگر حسن خلق و رفتار متین و شخصیت آرام و موقر او می توانست جذب کننده ی دیگران باشد. من نیز که به عنوان معلم راهی ایرانشهر شده بودم و سال تحصیلی 59-60 را دربخش بزمان (در یکصد کیلومتری ایرانشهر که امروز تبدیل به شهر شده است) تدریس می کردم، گاهی که به شهر می آمدم و با دوستان کاشانی دیداری داشتم، شیفته ی حسن خلق و رفتار و منش رضا شده بودم. همیشه بشاش و خنده رو و خوش کلام و اهل بذله بود. گاهی با هم مشاعره و شوخی نیز داشتیم.آن موقع چون در دبیرستان بزمان عربی تدریس می کردم، بهانه ی خوبی بود تا رضا لطیفه ها و اشعار عربی مآب بلغور کند و به خورد ما بدهد از جمله از این شعر عربی او خوشم آمد که تا کنون نیز در حافظه ام مانده است:

 

انّی رأیتُ گربهً (گربتاً) /فی پشتِ خُمره خُسبهً (خسبتاً)/انّی کِششتُ دُمبُهُ (دُمبُهو) /قَالَ هِیَ  مَعو مَعو !

یعنی: من گربه ای را دیدم / که در پشت خمره ای خوابیده بود / دمش را کشیدم / و او گفت: معو معو!

 

در خردادماه 1360 بنا به دعوت سید قخرالدین شجاعی اولین مسؤول امورتربیتی آموزش و پرورش ایرانشهر که قصد داشت به کاشان بازگردد، با ابلاغ اداره کل آموزش وپرورش استان به عنوان مسؤول امورتربیتی ایرانشهر- به جای ایشان-منصوب گردیدم و چون جایی برای اسکان نداشتم چند روزی را مهمان روابط عمومی سپاه شدم و همین زمینه ساز آشنایی بیشتر من و رضا شد؛ به پیشنهاد او معاونت عقیدتی نهادتازه تأسیس بسیج ایرانشهررا پذیرفتم. گفتنی است که ایرانشهر اولین جا در بلوچستان است که بسیج توانسته است کار خودرا از آنجا آغاز نماید و این بی تردید مدیون فضای مناسبی است که به برکت وجود مقام معظم رهبری در دوران تبعید در این منطقه فراهم امده است.

اولین دوره ی آموزشی  جوانان  بلوچ که جمعیت آنان به بیش از پنجاه نفر می رسید در باغ ملی بمپور که چهارپنج کیلومتری ایرانشهر است،آغاز شد. مباحث عقیدتی بر مبنای کتاب اصول عقاید نوجوانان حضرت آیت الله جعفر سبحانی وجزوات مؤسسه در راه حق و انتشارات سیمان فارس تدریس می شد. ازحسن اتفاق عید همان سال نیز یک دوره ی آموزشی ضمن خدمت برای فرهنگیان ایرانشهرگذاشته شده بود که حضرت  امام خامنه ای مدظله سخنران مراسم افتتاحیه آن بودندو آیت الله العظمی جعفر سبحانی اصول عقاید و حجت الاسلام راشد یزدی تعلیم و تربیت تدریس می کردند و البته استادان برجسته ی دیگری نیز حضور داشتند  و من نیز به همین سبب آمادگی خوبی را برای تدریس در بسیج داشتم و رضا شریف نیز خود آمادگی های نظامی را آموزش می داد. در لابه لای برنامه ها فرصت مناسبی که پیش می آمد به نقاط دیدنی بمپور می رفتیم. از جمله ی آن ها دیدار از ساختمان در دست احداث کتابخانه ی بمپور بود که در جنب باغ ملی قرار داشت. رضا به طور اختصاصی تمامی سوراخ سمبه های پنهان و عجیب کتابخانه را با صبر و حوصله ی فراوان نشانم داد و بعد به اتاقک های کوچکی که در طبقه ی زیرین کتابخانه و در کنار راه روها و زیر پله ها قرار داشت برد و توضیح داد که این ها سلول های تک نفره زندان و شکنجه گاه ساواک است که رژیم شاهنشاهی در حال آماده ساختن آن ها برای از بین بردن مبارزان انقلاب بوده است و چنانچه فرصت می یافت مبارزانی چون حضرت آیت الله خامنه ای  و حاج سید فخرالدین رحیمی و دیگرانی که در این جا تبعید بودند به اینجا انتقال می دادو از بین می برد. ظاهر بیرونی کتابخانه چنین چیزی را نشان نمی داد ولی آن بخش از کتابخانه وحشتناک بود!

از دیگرجاهای دیگر بمپور سد کوچک آن بود که از آب تنی در آن لذت می بردیم. این دوره ی آموزشی بیش از یک ماه به طول انجامید و افراد داوطلب نیز راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شدند. اولین شهدای بلوچستان از منطقه ی ایرانشهر و به ویژه از بزمان بودندکه شهید پرویز موحدی که تا چند ماه پیش از شهادت  پرویز رخ نام داشت و دردو نمایشنامه ی اسم شب و تاج برداری به کارگردانی من نیز شرکت کرده بود، شناسنامه ی خود را به موحدی تغییر داد و عازم جبهه شد. وی از جمله اولین شهدای دفاع مقدس در بلوچستان است. بعد از این دوره ی آموزشی دیگر توفیق آن را نداشتم تا در خدمت رضا شریف باشم چون آموزش و پرورش مسؤولیت های دیگری بر گُرده ام گذاشت که ناچار از عزیمت به زاهدان شدم تا نیمه ی دوم سال 1363 که به کاشان باز گشتم اطلاعی از رضا نداشتم تا پس از 9 سال خبر شهادت او را شنیدم. او در تاریخ  12/3/1369 در درگیری با اشرار ضد انقلاب سیستان و بلوچستان به فوز شهادت رسید. پیکر پاک این شهید عزیز را درجوار دیگر بزرگان خاندانش در مزار دشت افروز کاشان به خاک سپردند. روحش شاد باد!



[ چهارشنبه 93/8/28 ] [ 12:17 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

کاش در کاشان نبود ای اهل دل کاشانه ام

 

کاش در کاشان نبود ای اهل دل کاشانه ام

 

قرآن منظوم

یکی از ستارگان درخشان شعر معاصر حاج عباس حداد کاشانی است. دانشی مردعرصه ی ادبیات که از شهپرآیات قرآنی به آسمان معانی دست یافته وصیاد وار مفاهیم بلند آن را در فردوس برین شعر فارسی غرس کرده است.

قرآنی که او به سلک نظم درآورده همچون اصل آن زیبا و دلچسب و ارمغانی ماندگار برای همه ی فارسی زبانان است.نگارستانی است در قالب مثنوی به شیوه ی خراسانی در بحر رمل مسدس محذوف (مقصور)، هم وزن مثنوی معنوی مولانا با افاعیل عروضی « فاعلاتن فاعلاتن فاعلات »نوعروسی است که راه و رسم دلبری را از خود قرآن آموخته است. استاد حداد با تحمل 3 سال رنج و مطالعه ترجمه های گوناگون قرآن آن هم در سن 81 سالگی ترجمه ی الهی قمشه ای را برگزیده و در مواقع ضروری به دیگر ترجمه ها رجوع کرده است تا سرانجام طی 9 ماه کار متوالی با بیش از 18000بیت ترجمه فارسی قرآن را در سال 1381 به زیور نظم آراسته است.

کار بازنگری آن بر عهده ی استاد علی شریف - از اساتیدمسلم و مسلط ادبیات فارسی و عربی - گذارده شده و مداح اهل بیت حاج احمد مشجری ویرایش و روخوانی چاپ کتاب را انجام داده است. با پی گیری های شاعر اهل بیت(ع)حاج محسن حافظی و همّت بلند سیّد محمّدعلی مرعشی مدیر انتشارات حافظ نوین این کارسترگ در اختیار مردم قرار گرفته است.عبدالرحیم رجبعلی زاده متخلص به بنّا و متخصص در ساخت ماده تاریخ، در مصراع آخر قطعه سروده ی خود می گوید: « جاودان نظم قرآن حداد» که معادل 1381 شمسی برابر با 1423 ه.ق. است.پیر غلام حسینی استاد مشجری نیز در دوبیت پایان مثنوی خود چنین گفته اند: هاتفی در گوش «محبوب» امین / در شب آدینه ای گفت این چنین: / حاج حدّاد آن ادیب نکته دان / نظم قرآن وی آمد جاودان.

سه نمونه  از قرآن منظوم استاد عباس حداد کاشانی:

سوره ی حمد

واژه ی مهر است و بخشش ای ندیم

ذکر بسم الله ، الرّحمان الرّحیم(آیه1)

مرستایش از خداوند است و بس(2)

کردگار عالمینِ دادرس(3)

پادشاه و مالک روز جزاست(4)

این حقیقت وین فضیلت از خداست.

ما تو را یارب عبادت می کنیم

وز تو دایم استعانت می کنیم(5)

تو هدایت کن به راه مستقیم(6)

راه آن هایی که دادیشان نعیم

نَه ره آنان که بر آن هاست خشم

یا به گمراهان که ما را نیست چشم(7).

سوره تکاثر

واژه ی مهر است و بخشش ای ندیم

ذکر بسم الله ، الرّحمان الرّحیم

کثرت مال و عشیره در جهان

برده رستاخیز را از یادتان(1)

تا به آنجا که زیارات قبور

بهرتان شد مایه ی فخر و غرور(2)

هیچ می دانید برزخ را که چیست؟(3)

هیچ می دانید دوزخ بهر کیست؟(4)

نیست این سان که شما پنداشتید

گر شما علم الیقین می داشتید(5)

داشتید از عالم برزخ خبر

هم از آنجا زاتش دوزخ خبر(6)

هم سپس بینید با عین الیقین

بس حقایق را به روز واپسین(7)

پس ز نعمت های حیِّ ذوالجلال

از شما خواهند کرد آن جا سؤال(8).

سوره ی اخلاص

واژه ی مهر است و بخشش ای ندیم

ذکر بسم الله ، الرّحمان الرّحیم

ای محمّد گو خدا یکتاستی(1)

آن خدا که بی نیاز از ماستی(2)

لَم یَلِد هست و وَلَم یولَد که هو

نه شده زاییده ، می زاید نه او(3)

همسر و همتا ندارد آن صمد

که وَلَم یَکُن لَهُ کُفواً اَحَد(4)

یادداشت منتشر نشده از استاد حداد

 در خصوص عظمت قرآن :

«...پروردگار بزرگ قرآن مجید را معجزه ی ثابت پیغمبر اکرم(ص) قرار داد تا با همه کس در همه جا و در همه ی اعصار و قرون الی یوم القیامه همراه مردم باشد. امروز اگر کسی از ملّت یهود بپرسد کو آن ید بیضا و کو آن اژدها و عصای حضرت موسی(ع) یا از نصاری سؤال کنند کو آن مرده ای که عیسی زنده کرد و کو آن کور مادر زادی که به اعجاز او بینا شد، چه می توانند نشان دهند؟ ولی این کتاب مبین هم معجزه پیغمبر است و هم برنامه ی رسمی و علمی و عملی اسلام است. در این موضوع مرا قصیده ای است که مطلع آن این است:

قرآن که «با»ست اوّل و «سین»است آخرش

یعنی «بس »است آن که همین است رهبرش

یک نقطه نیست نقطه ی ضعف اندرین کتاب

گر منصفانه کس نِگَرَد در سراسرش.

قرآن است که هیچ چیز را فرو گذار نکرده؛ از «بوس» که یکی از پیشوایان نصاری است نقل می کنند که طعنه بر حکمت حکما و استدلالات عقلیه می زند، حتی می گوید: خدا بلاهت ابله را بر عقل عاقل ترجیح می دهد!

آری باید «بوس» و نظایر «بوس» این گونه بگویند؛ زیرا اگر مردم عقل به کار ببرند، کجا حاضرند زیر بار تثلیث روند؟ کدام آدم خردمند که پابند به استدلال های عقلی و متکی به براهین علمی است حاضر است قبول کند که خدای یگانه سه تاست؟! کسی که می خواهد این طور عقیده ها را بر مردم تحمیل کند، ناگزیر باید اساس تعلیم خود را بر مکاشفه بنهد و مانند «بوس» بگوید: باید از روح القدس پُرشد تا فهمید!از این بگذریم؛

 شما کتاب عهدین را بخوانید تا بدانید در سراسر آن به کلمه ی عقل و آن چه به معنی آن است برخورد نمی کنید و حرفی از به کار بردن خرد و تفکّر و تدبّر نمی بینید؛ ولی در اسلام همه جا سخن از عقل است و گفت و گو از تفکّر و تدبّر است.در قرآن مجید شاید قریب 300آیه وجود دارد که مشتمل است بر دعوت به تعلّم و تفکّر و تعقّل و تذکّر؛ و گاهی با صراحت لهجه می گوید:« ولاَتَقفُ ماَ لَیسُ لُکُ بِهِ عِلم اِنّ السّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤاَد کُلُّ اُولَئِکَ کاَنَ عَنهُ مَسؤولا »

گاهی می فرماید: « ذَالکم وصاکم بِهِ تَعقِلُون» و درجای دیگر اهل تفکّر را می ستاید: « وَ یَتَفَکَرونَ فِی خَلقِ السَّمَواتِ وَ الاَرض» و یک وقت اهمال در اعمالِ عقل را سبب عذاب آخرت یاد می کند: « وَ قَالُوا لَو کُنّاَ تَسمَعُ اَو تَعقَل ماَ کُنّاَ فِی اَصحَابِ السَّعیر».

گاهی در مقام سرزنش کسانی را که فکر را راکد گذارده به کار نمی برند می فرماید: «اَوَلَم یَتَفَکَّروا فِی اَنفُسِهم ماَ خَلَقَ اللّهُ السّمَواتِ وَالارضِ وَ ماَ بَینَهما اِلاّ بِالحقِّ وَ اَجَل مُسَمّی».

اکنون درست دقّت فرمایید که به برکت این آیات و نظایر آن از معارف الهی و مسایل و مطالب دینی گذشته چگونه ابواب علوم طبیعی و ریاضی به روی مردم دنیا گشوده می گردد. مگر نه این است که علم هیأت و نجوم و جغرافیا و ژئولوژی و جانورشناسی و گیاه شناسی و امثال آن نتیجه ی به کار بردن عقل و استعمال فکر است؟! و گاهی انسان در بحر فکر فرو رفته می بیند از حرکت کوه ها سخن رفته است با این که بر حَسَب ظاهر در نظر مردم ساکن و جامد می نماید:« وَ تَرَالجِبالَ فَتَحسَبها جامده وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاَب صَنَعَ اللّه الَّذی اَتقَن کُلُّ شَیء ».

مراد از این سیر و حرکت ابر چیست؟ خدا داناست.آیا اشاره به تجدّد امثال است که عرفا گویند یا حرکت جوهری که حکیم الهی ملاّ صدرا و پیروان او گفته اند یا ناظر به حرکت زمین است که عقیده ی دانشمندان کنونی است؟!

دانشمندان می گویند هر ذرّه ای که عبارت از اتم است، اجزای آن که الکترون نامیده می شود، به سرعت عجیبی که مایه ی حیرت است دور هسته ی مرکزی که پروتون نام دارد می گردد. پس هرجسمی از اجسام این عالم که فراهم آمده از همین ذرّات است و همواره با حرکت این ذرّات در حرکت است، آن هم چه حرکتی که از کمال سرعت، ساکن و جامدبه نظر می آید و در این باره مراست:

اشیا متحرّکند و دوّار

این بوده و هست جزء اسرار

قرآن که ز معجزات علمی است

خوش گرم نموده است بازار

نصِّ «وَتَرَالجِبال» این است

در سوره ی «نمل» حیّ دادار

کُهسار چو اَبر در مرورند

جامد به نظر رسند هربار

قول حکمای عصر حاضر

این است که کرده اند اظهار

ذرّات اتم که هست اجزاش

در نام الکترون دوّار

پس هسته ی مرکزی که گویند

 آن را پروتون، به دور ناچار

چرخند به سرعت عجیبی

کاو مایه ی حیرت است بسیار

پس هرجسمی بُوَد ز ذرّات

در گردش و نیست آن پدیدار

صنع الله الذی که کرده است

هرچیز به جای خویش سُتوار.

شک نیست که بعد ازقرآن، نثر و نظم زیبا و شیرین هم برای همیشه رواج و دوام خواهد داشت. به همین سبب است که بعضی از آثار گذشتگان محو گردیده چون با ذوق و افکار مردم مغایرت داشته است؛ ولی نظم حکیم فردوسی، نظامی، انوری ابیوردی، ظهیر فاریابی، سعدی و حافظ و نظایر آن ها برای همیشه تازه خواهد بود زیرا تحت تابش انوار قرآنی است».

حداد کاشانی

دارالمؤمنین کاشان این افتخار را دارد که چند تن از برجستگان ادبی اش در دوران معاصر قرآن و نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه  را به نظم در آورده و افتخاری بر افتخارات گذشته ی این شهر افزوده اند. پیش ازاین مرحوم آلیاسین متخلص به همایون به نظم نهج البلاغه همّت گماشته بود و درسال های اخیر حاج عباّس حداد و استاد شهاب تشکری قرآن را منظوم ساخته اند.البته استاد تشکری علاوه برقرآن، نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه  را نیز در پرنیان شعرعرضه داشته است.

حداد و دیگر بزرگان کاشانی از این نظر که محدود به محیط کاشان شده اند و صدایشان فراتر از آن نمی رود،تأسّف و تأثّرجامعه ی فرهنگی را برانگیخته است. کاشان شهری است که از نیم قرن پیش به دنبال استان شدن بوده است و حتّی نام «گلستان» برای این منطقه تعیین شده بود، ولی گذشت زمان ، آن را به دست فراموشی سپرد. و امروز از داشتن یک ایستگاه رادیویی برای رساندن صدای فرهیختگان این شهر به گوش مردم محروم مانده است.حداد چهل سال پیش گفته است:

از سر انگشتم هنر می ریزد امّا همچو گنج

کس نخواهد یافت پنهان در این ویرانه ام

بارها بار سفر بستم قضا از هم گشود

کاش در کاشان نبود ای اهل دل کاشانه ام.



[ شنبه 93/7/26 ] [ 5:3 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

غدیری ترین رسانه ی علوی

 

غدیری ترین رسانه ی علوی

 

عید غدیرخم مبارک باد!

 از جمله یادگارهای دهمین امام معصوم حضرت امام علی‌النقی - علیه السلام - زیارت امیرالمومنین علی (ع) در روز عید غدیر خم است که اسناد بسیار دقیق و درستی دارد و در آثاری چون مفاتیح‌الجنان، جلد دوم موسوعه‌ زیارات المعصومین(ع)، درآثار شیخ مفید و علامه مجلسی و... آمده است.  

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 93/7/21 ] [ 12:13 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]

آشنایی با دو فرزند بزرگوار امام علی النقی علیه السلام

 

آشنایی با دو فرزند بزرگوار امام هادی(ع)

امام عسکری

 

حاج شیخ عباس قمی (که درود خدا بر او باد) در بخش زیارات مفاتیح الجنان می گوید:

 معروف است که در نزد قبر عسکریین علیهما السلام قبور جمله ی از سادات عظام است که از جمله ی آن هاست حسین پسر امام علی النقی علیه السلام و من بر حال حسین مطلع نشدم؛ لکن آن چه به نظرم می رسد آن است که سیّدی جلیل القدر و عظیم الشأن بوده زیرا که من از بعضی روایات استفاده کردم که از مولای ما حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و برادرش حسین بن علی تعبیر به سبطین می کردند و تشبیه می کردند این دو برادر را به دو جدّشان دو سبط پیغمبر رحمت امام حسن و امام حسین علیهما السلام و در روایت ابوالطیّب  است که صدای حضرت حجّت صلوات الله علیه شبیه بود به صدای حسین و در شجره الاولیاء تألیف سیّد فقیه محدّث حکیم سید احمد اردکانی یزدی در ذکر اولاد حضرت امام علی نقی علیه السلام است که حسین فرزند آن حضرت از زهّاد و عبّاد بود و به امامت برادر خود اعتراف داشت و شاید متتبّع ماهر بیابد غیر از آن چه ذکر شد چیزی که دلالت کند بر جلالتش.

 

نظر حاج شیخ عباس قمی در مورد محمّد فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام

و نیز بدان که امامزاده سیّد محمّد فرزند امام علی النّقی علیه السّلام را در نزدیکی بلد یک منزلی سامرّه مزاریست مشهور و با جلالت شأن و بروز کرامات معروف. عامّه ی مردم به زیارتش مشرّف می شوند و نذرها و هدایای بسیار به آن جا می برند و حاجات می طلبند و اعراب آن حدود تمامی از او خوف دارند و حساب می برند. کرامات بسیار از آن بزرگوار نقل شده که مقام ذکرش نیست و بس است در جلالت آن جناب که قابلیّت  و صلاحیّت امامت را داشت و فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام بود و در فوت او حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام گریبان خود را چاک فرمود و شیخ ما ثقه الاسلام نوری نوّرالله مرقده اعتقاد عظیمی به زیارت آن بزرگوار داشته و در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش سعی فرموده و در صورت کتیبه  که بر ضریح شریفش نوشته این است:

هذا مَرقدُ السیّدِ الجلیلِ اَبی جعفر محمّدَبنِ الاِمامِ اَبی الحَسَنِ علیٍ الهادی عَظیم الشأنِ جَلیلُ القَدرِ کانتِ الشیّعهُ تَزعَمُ اَنّهُ الامامُ بَعدَ اَبیهِ علیه السّلامُ فَلمّا تُوُّفیَ نَصَّ اَبُوهُ عَلیَ اَخیهِ اَبی محمّدٍ الزّکیِّ علیه السّلامَ و قالَ لَهُ اَحدِث لِلَهِ شُکراً فَقَد اَحدَثَ فیکَ اَمراً خَلَّفَهُ اَبوهُ فی المَدینهَ طِفلاً  و قَدِمَ  علیهِ فی سامِرّاءَ مُشتدَّاً و نَهَضَ اِلیَ الرّجُوعِ الی الحِجازِ و لَمَّا بَلَغَ بَلَدَ عَلیَ تِسعَهَ فَرَاسِخَ مَرِضَ و تُوُفّیِ و مَشهَدُهُ هُناکَ و اَمَّا تُوُفّیَ شَقَّ اَبو مُحَمّدٌ علیهِ تَوبَهُ و قَالَ فی جَوَابِ مَن عَابَهُ علیهِ قَد شَقَّ موسیَ علیَ اَخیهِ هَارونَ و کانَت وَفَاتُهُ فی حُدودِ اِثنَینِ و خَمسینَ بَعدَ المأَتَینِ.

ترجمه: این مرقد سیّد جلیل، ابی جعفر محمّدبن امام ابی الحسن علی الهادی علیه السّلام است.که دارای مقام بزرگ است. شیعه را گمان بود که او امام است پس از پدرش علیه السّلام. پس چون وفات یافت پدرش بر برادرش ابی محمّد زکیّ علیه السّلام تصریح و تعیین نمود و او را گفت : شکرخدای به جای آور که خدا درباره ی تو امری حادث فرمود. هنگامی که او طفل بود، پدرش او را در مدینه گذاشت وقتی نیرومند شد در سامرّاء به خدمت پدر رسید و ( پس از مدّتی) دوباره قصد بازگشت به حجاز نمود . چون در نُه فرسنگی به یک  آبادی و شهری رسید. بیمار شد و وفات نمود.(هم اکنون) قبرش در آن جاست و چون وفات کرد ابو محمّد(امام حسن عسکری برادرش) گریبان چاک کرد. ( کسی براو ایراد گرفت و امام حسن عسکری(ع) )در جواب کسی که بر او عیب گرفت، گفت: به تحقیق موسی(ع)بر برادرش هارون چاک زدگریبان خود را. وفات محمّد بن علی النّقی در حدود دویست و پنجاه و دو ه.ق. بود.

 (ر.ک.کلیّات مفاتیح الجنان، تألیف: حاج شیخ عبّاس قمی رحمت الله علیه، به خط و ترجمه سیّدعلی صالحی، انتشارات افتخاری، تهران 1371، صص.887-889)  

 

امام عسکری

رنج های امام هادی (ع)

گفتنی است که شیخ عباس قمی ابتدا می گوید: من بر حال حسین مطلع نشدم؛ و در انتها تأکید می کند که : «متتبّع ماهر ببابد غیر از آن چه ذکر شد چیزی که دلالت کند بر جلالت سلطان حسین بیان کند». در مورد مزار وی به همین مقدار اکتفا کرده است که تعدادی امامزادگان در جوار مضجع شریف امام هادی علیه السّلام آرمیده اند. و با عنایت به اینکه محمّد برادر سلطان حسین پس از زیارت پدرش امام هادی(ع) زیاد توقف نمی کند و زود باز می گردد و اینکه چرا فرزندان امام هادی نمی توانسته اند در کنار پدر بمانند،دالّ بر آن است که حاکمان ظلم و جور فضای مناسبی را برای این اولیای الهی فراهم نکرده بودند.

 حضرت امام هادی یک دعایی دارند که دربخش اوّل مفاتیح نیز آمده است که سید بن طاووس آن را برای ایمنی از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگی سینه ذکر کرده است و حضرت در فرازهایی از آن می گوید:

پروردگارا ! تویی پناه و ملجأ ما در شدائد و سختی ها و آن ها دفع نمی شوند مگر آن چه را که تو دفع کنی و برطرف نمی شوند مگر تو آن ها را برطرف سازی. و به تحقیق بر من نازل گردده حوادثی که پشتم از سنگینی آن به زحمت آمده است و پریشان حالم ساخته مشکلاتی که تحمبل آن بر من دشوار است... 

در فراز پایانی دعا می فرمایند: پروردگارا ! بر محمّد و آلش درود فرست و به فضل و کرمت درهای وسعت و گشایش را به روی من بگشای و به حول و قوه ی خودت لشکر غم و اندوه را درهم شکن و با حُسن ظنُّ خودت مرا به درخواست شکایتم برسان! و شیرینی صُنع و نظام بخشی به امور را به من بچشان! مرا ببخش و از جانب خودت رحمت و گشایشی خوشگوار نصیبم فرما ! و برای من راه خروجی فوری قرار بده و مرا از همّت گماشتن به وظایف بندگی و به کارگیری سنت ها و احکامت مشغول چیز دیگری مفرما که ای خدا تنگ گشته سینه و دلم از غم و المی که بر من وارد گردیده و دلم پر از اندوه است به برداشتن آن چه بر من وارد شده است و تنها تو قادری به برطرف کردن آنچه که به آن مبتلایم.... ( همان منبع، صص205،206).

هیچ سند و مدرکی واضح تر از بیان امام معصوم نیست که گرفتاری های زمان خود را به زبان دعا انعکاس داده است. اگر می بینیم مزار فرزندش سلطان حسین در روستای ابیازن نطنز است جای تعجبی نیست.

 میلاد امام هادی(ع) مبارک! 

 



[ جمعه 93/7/18 ] [ 12:17 عصر ] [ احمد فرهنگ ] [ نظر ]
[ مطالب جدیدتر ] .::. [ مطالب قدیمی‌تر ]

درباره وبلاگ



پیوندهای روزانه

مُقیت - برای اهل خیر
درپناه عدالت-میثم میرزایی تبار
آستان مقدس اولین شهیدتاریخ ایران در اردهال
کاشان حامی
پرتال خبری کاشان
ساربان
عباس خوش عمل
دل نامه
خبرگزاری طنز بیداری
کارنامه
شهید حسن خاکی
تاریخچه نمایش در کاشان
سیّدرضای شاعر
ابیازن زادگاه من
حماسه سازان-حسینعلی حاجی

آرشیو ماهانه

شرح سدید
شعر و ادب
مجموعه طنزهای سدید
خاطره و داستان
قند پارسی و پژوهش ادبی
سینما و تئاتر
یادداشت های سیاسی
روز های خدا
دل نوشته ها
سوره ی اندیشه
آموزش و پرورش
کاشان شناسی
اخلاق و عرفان
فرهنگ بسیجی
کودک و نوجوان
دفاع مقدس

پیوندها

امام خمینی
امام خامنه ای
آثارامام خامنه ای
مقام معظم رهبری
سفیر ولایت-آیت الله نمازی
استاد میر باقری
آستان قدس رضوی
کربلا- حرمین
جریان شناسی سیاسی
وزارت فرهنگ و ارشاد
فرهنگستان ادب فارسی
کتابخانه ملی و موزه
کتابخانه های کشور
سازمان اسناد کتابخانه ملی
اسناد انقلاب اسلامی
جبهه ی فرهنگی انقلاب
دفتر تدوین تاریخ ایران
دایره المعارف اسلامی
مؤسسه در راه حق
پرتو سخن
بنیاد اندیشه اسلامی
اطلاع رسانی فلسطین
اطلاع رسانی دولت
سامد:مردم و دولت
ریاست جمهوری
مجلس شورای اسلامی
پژوهش های مجلس
قوه ی قضاییه
حوزه ی هنری
وزارت آموزش و پرورش
شبکه مدارس ایران
وزارت علوم
آرشیو صدا و سیما
خبرگزاری فارس
رجا نیوز
خبرگزاری رسا
خبرگزاری حیات
خبرگزاری جمهوری اسلامی
شبکه خبر دانشجو
خبرنامه دانشجویان
صبح قریب
خبرگزاری صراط
سازمان پانا
خبرگزاری های سیتنا
میراث فرهنگی کاشان
صراط نیوز
سپاه نیوز
تریبون مستضعفین
نشریه راه
دانشنامه دین و سیاست
فرهنگ واژگان
شهید آوینی
رحیم پور ازغدی
مهدی نصیری
حسین شریعتمداری
دکترحسن عباسی
دکتر زاکانی
حماسه سازان - حسینعلی حاجی
دکتر کوچک زاده
انجمن شاعران ایران
شاعران پارسی زبان
قیصر امین پور
میرشکاک-فردا
علی رضا قزوه
عباس خوش عمل کاشانی
پرویز بیکی
حسین قدیانی
جلال رفیع
رضا امیرخانی
توقیف سوره
وحید یامین پور
دکتر محسن پرویز
حمید عجمی
یادداشت های شبانه-بدری
کتابخانه حج
پایگاه مجلات تخصصی نور
بانک مقالات اسلامی
نصور-مقالات
جهاد دانشگاهی-مقالات
ایران داک
رشد
مردم شناسی
عماریون
تسنیم
شبستان
خبرنگاری تلویزیون
آموزه
فرهنگخانه
فرهنگ ایثار
فرهنگ انقلاب
فرهنگ شهادت
وبلاگ نویسان ارزشی
رهروان ولایت
معبر-بسیج
ارزشی ها
شهر حقوق
ذخیره خدا
فصل انتظار
سفید شهرکاشان
دسته کلید
مهدی باقری
فقیه نی ریزی
شهیدان هفتم تیر
تلنگرخانه
هم نفس
آرمان
بازنشستگی
طلبه بلاگ
برادران شهید هاشمی
فازستان
ولایتی ها
دهاتی
محمد صادق کوشکی
مثل فرهنگ
روزدهم(عاشورا)
ارزیابی آ.پ.
جشنواره ادبیات داستانی دفاع مقدس
نسرین ارتجایی
بی بال پریدن
گردشگری کاشان
رسانه فجر کاشان
یکی بود هنوزهم هست
پاتوق د.و پ.
تنهایی من
نوید شهادت
همه رقم مفت!!!!!
آشنای غریب
بوی سیب
عاشقان علی
راهی به حقیقت
سامع سوم
حاج آقا مسئلةٌ
فرزانگان امیدوار
غیر قابل انتشار
نغمه ی عاشقی
ستارگان دو کوهه
شهدای دارالمؤمنین کاشان
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
شهید اردهال
پایگاه خبری تحلیلی برهان
فرمانداری آران و بیدگل
انهار
xXx عکسدونی xXx
روستای چشام
دکتر قدیری1
دکتر قدیری2
خبرنگار- ابوالفضل نوحی
شهیدان هاشمی
دوستانه
کانون مسجد فاطمیه شهید یه
بازگشت نیما
لنگه کفش
آبادگر-قربان ناد
جاده های مه آلود
فدایی ولایت
بسیج اسدآباد-روز قدس
مناجات با عشق
محسن شعبانی مفرد
عمارمیاندواب
ترخون
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
ندای دریا
تینا!!!!
حضرت آیت الله نمازی
.:: مــــهــــــدویــــــــت ::.
بلوچستان
PARSTIN ... MUSIC
تنهایی......!!!!!!
عاشقانه
ارواحنا فداک یا زینب
شهید حسن خاکی
ابیازن زادگاه من
««««««« کارنامه »»»»»»»
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ عید نوروز پارسی بلاگ
تور چین
ثبت شرکت | nulled mobile

سایت آوازک

عکس جدید

دیگر امکانات


بازدید امروز: 78
بازدید دیروز: 203
کل بازدیدها: 1160460

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]