ادغام فرهنگی
ادغام فرهنگی
انقلاب اسلامی ایران به عنوان مادر انقلاب های جهانی عصر حاضر، بنا به شهادت همه ی پدید آورندگانش ، یک انقلاب فرهنگی است. و سبب اینکه استکبار جهانی در طول سی و سه گذشته نتوانسته است بر آن فائق آید ، به اعتبارهمین فرهنگی بودن آن است؛بدیهی است که در چنین انقلابی ، جهانگیری هیچ ارزش و اعتباری ندارد، و تنها نفوذ و حاکمیت بر دل هاست که سبب ماندگاری و پایداری یک انقلاب می شود ، برگزاری چهار کنفرانس بیداری اسلامی درتهران ، در طول یک سال گذشته و استقبال کم نظیر کشورهای مسلمان و رفت و آمد آنان به ایران ، بیش از سرمایه های نامشروع و تل انبار شده ی فرا ماسون ها ارزش و اعتبار دارد. نظام ماسونی که مدعی ایجاد انواع و اقسام فرهنگ و ترویج آن ها است ، تنها خیال می بافد و نام فرهنگ را زیر پوشش لفظ لیبرال دموکراسی، بی هوده یدک می کشد، کسانی که تمام عمرشان را با اوهام سپری کرده اند ، کجا توان آن را دارند که حقیقت فرهنگ را در یابند که بتوانند مولّد آن باشند ؟ از باب مسامحه و درک موضوع است که عدمی ها به خود لباس وجود می پوشانند! نقل است که به امیرالمؤمنین گفتند که معاویه عجب مدیریت نیرومندی دارد! حضرت پاسخ دادند که این حیله گری است و مدیریت نیست وبه تعبیر امروزی اگر معذوریت و محذوریت نبود و مدیریت با حیله گری برابر بود ، علی از معاویه مدیر تر بود! بحث فرهنگ هم که از مقوله ی امور معنوی است و جلوه ی عینی و مادّی آن در تمدّن ظهور و بروز پیدا می کند، چیزی نیست که نظام استکباری قادر به درک آن باشد. درست است که در تعریف فرهنگ گفته اند: " عبارت است از کلّیات کاملی که شامل آگاهی ، باور، آداب و رسوم و هنر ، اخلاقیات ، قانون و دیگر توانایی ها و عادات اکتسابی بشر به عنوان عضوی از اجتماع است."( راما چاندران، آموزش سلامت و تغییر رفتار، ص 44 ، 1374).امّا فرهیختگانی چون مرحوم « جلال آل احمد » فرهنگ غربی را به شرق و غرب عالم، هردو ، توسعه می دهند و شوروی را هم که درمنطقه ی شرق واقع شده است با تعاریف و شاخصه هایی که به دست می دهند، دنباله ی غرب زدگی معرفی می کنند.شرقی ترین منطقه ی آسیا کشور ژاپن است، امّا اهل فن مثل آقای شمس الدین رحمانی، در سلسله نوشته های خود ژاپن ، را با فرهنگ غربی معرفی کرده اند. و یا شهید آوینی ، تسلیم شدن ژاپنی ها را در برابر آمریکایی ها، به سبب فرهنگ غربی مردم این کشور می دانند.پس صرف موقعیت مکانی و زمانی نمی تواند هویّت فرهنگی بیافریند.این تفاوت فرهنگی میان تمدّن ها را می توان در دنیاگرایی صرف از یک طرف و از سوی دیگر معنویت گرایی همراه با دنیا زیستی درست و خردمندانه، تعبیر کرد. البتّه از باب مسامحه می توان دنیاگرایی را نیز یک فرهنگ دانست. و یا انگیزه های شخصی یا اجتماعی را که تبدیل به یک عادت رفتاری می شود ، خرده فرهنگ نامید. اما آنچه زیر بنای باورها و عادات و رفتارها و آیین ها در طول تاریخ بوده است، غالباً منشأ دینی و فطری دارند و چون مورد پذیرش آحاد جامعه قرار گرفته اند ، تبدیل به فرهنگ شده اند. انقلاب اسلامی که برخاسته از مکتب انبیا و اولیای الهی است ، این استعداد را دارد تا فرهنگ هایی را که منشأ واحد دارند، با یکدیگر پیوند دهد و ادغام نماید.
" هرگاه بخش های مختلف فرهنگی برای عملکرد مؤثر،با یکدیگر ادغام شوند؛ مردم تمایل دارند که عناصر ناهماهنگ را کنار بگذارند و ویژگی های الگوهای مفید را حفظ کنند . هر خرده فرهنگ یا تغییر جدید در فرهنگ بایستی با سایر قسمت ها به صورت سازگار و هماهنگ درآید. این امر به ادغام فرهنگی موسوم است".(همان منبع قبلی،ص45) شاید شما هم با کسانی روبه رو شده باشید که با گردن آویز طلا ی" فروهر زردشت " عمد دارند که به دیگران تفهیم نمایند که به فرهنگ دوره های باستانی بیش از اسلام علاقه دارند ( با دقّت در این مسأله که طلاآویزی برمرد حرام است) و یا با نصب این طرح ، در محل کسب و کار خود، اپوزیسیون بازی در می آورند. حال آنکه ادغام فرهنگی این توانمندی را دارد تا به آنان ، اطلاعات درستی بدهد. مثلاً توضیح دهد که دین زردشت سراسر جهاد و مبارزه علیه اهریمن و نمادها ی آن است.کسی که علاقه مند به ایران باستان و دین زردشت است ، باید در مورد هر پدیده ای نظر بدهد که آیا مزدایی است یا اهریمنی؟ آیا جز این است که آمریکا با سابقه ی تاریخی پانصد ساله، یک پدیده نوظهور است و در عصر حاضر با ظلم و ستم به آفریدگان مزدا حکومت می کند؟ و به تعبیر حضرت امام راحل(ره) آمریکا شیطان بزرگ است، آیا سکوت در مقابل اهریمنان جایز است؟ و یا باید همچون فرو شی یا فروهر که روح و روان در گذشتگان است و به کمک مبارزان با اهریمن می آید ، نبرد با شیطان بزرگ ، امری ضروری است. هرکس بخواهد از موضع دین که شاخص ترین موضوع فرهنگی است ، جای دوست و دشمن را تغییر دهد و از مبارزه دست بکشد و در پیله ی خودخواهی های خویش فرو برود ، ره به ترکستان برده است. با انتخاب دنیا نمی توان به دروغ ، فرهیخته و فرهنگی شد!. در فرهنگ زردشتی آمده است که:" هر آفریده ی نیکی، دارای هماوردی برابر و همتای خویش است در آفریدگان اهریمنی، که "همیستار" اوست، هرکس باید با دروج همیستار خود بجنگد ، نه با دروج دیگران".( مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ی5،ص211) یعنی هر کس باید با امیال و هواهای نفس خود مبارزه کند. زیرا دروج که یکی از کماله دیوان است ، با آفریده های هرمزد دشمنی می ورزد!
گفتمان انقلاب اسلامی مبنایی فطری و الهی دارد ، و با همین رویکرد می تواند وارد مرحله ی ادغام فرهنگی شود. ادغام فرهنگی مانند ادغام اقتصادی است. صهیونیست ها و فراماسونرها که امروز در قالب سیصد ثروتمند بزرگ جهانی ، سرنوشت هفت میلیارد نفوس انسانی را به دست گرفته اند و در هر ثانیه هزاران نفر را در سراسر گیتی به خاک و خون می کشند. با شیّادی و حیله گری ، در طول یک دو قرن گذشته توانسته اند، مواد اولیه ی تولیدات معیشتی و صنعتی زندگی مردم را به انحصار خود درآورند. این مواد اولیّه به اضافه ی تجارت تعرفه ای که تنها به حفظ منافع آن ها می اندیشد ، سبب شده است تا نهادهای بین المللی مثل شورای امنیت و انرژی های پاک مثل انرژی هسته ای و تسلیحات مخرّب مثل کلاهک های اتمی و رسانه های تبلیغی و اطلاع رسانی به تسلط و انحصار آنان در آید. با این شیوه بر فقر عموم مردم و بر سرمایه های خویش افزوده اند. فلان کشور آفریقایی با سیاست های این پتیارگان ، انواع محصولات کشاورزی را که با آن زندگی می کرد ، ترک نمود و تنها به کاشت پنبه پرداخت و محصول خود رابه عنوان یک مادّه ی اولیّه در بست در اختیار آنان قرار داد. تورّم جهانی که بازتاب سیاست های حریصانه آنان است، ثبات بازار جهانی را دستخوش نوسان می سازد ، پنبه کار آمریکایی از دولت یارانه دریافت می کند و قیمت پنبه اش را ثابت نگه می دارد؛ ولی پنبه کار آفریقایی ، پنبه اش زده می شود ، چون دولتش توان کمک ندارد ، قیمت پنبه را هم پنبه کار آمریکایی تعیین می کند، در نتیجه به خاک سیاه می نشیند. همین بلایی که در جریان تولید نفت در منطقه ی خاورمیانه به سر مسلمانان می آید.مثلاً اگرعشقشان بکشد و نخواهندکه از ایران انقلابی، نفت بخرند، چه کسی را باید دید؟ ادغام اقتصادی این گونه شکل گرفته است. این آفت خانمان برانداز، یک پاد زهرمؤثّر می خواهد و آن ادغام فرهنگی است. بیداری اسلامی و اتّحاد مسلمانان با یکدیگر و پیوستگی همه ی آزادیخواهان و عدالت خواهان عالم با یکدیگر ، سبب تمرکز فرهنگی علیه چپاولگران جهانی خواهد شد. برگزاری جشنواره های فرهنگی نظیرنخستین جشنواره بزرگ وبلاگ سازی افق آینده ، حرکت ارزشمندی است تا اصحاب فکر و فرهنگ، مرتبط ویاریگر یکدیگر شوند و با کار دقیق و همسو و متمرکز ، موج های فرهنگی اثر گذار در سطح منطقه ای و جهانی پدید آورند. مصحف شریف نیز راهنمای اهل ایمان است که فرمود: - اعوذ بالله من الشیطان الرجیم- " یا ایهاالذین آمنوااصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون" ( آیه 200آل عمران). رابطوی این آیه رمز موفقیت در عرصه ی رسانه است ، زیرا ارتباطات زمینه سازتحولات بزرگ فرهنگی است. بدین ترتیب تعّدد فرهنگ ها نیز قابل تجمیع در فرهنگ دینی است. نقد و اصلاح فرهنگ ها نظیر کاری که دارالتقریب بین المذاهب اسلامی انجام می دهد، می تواند همگان را در زیر بیرق انقلاب اسلامی،مجتمع سازد تا ادغام فرهنگی محقق گردد. ان شاءالله!