مواضع جدید آقای هاشمی رفسنجانی
انسان از هنگامی که بار تکلیف را برمی دارد،تا پایان عمر ، به واسطه ی بلا و آزمایش های الهی ،هزاران بار پوست می اندازد و با هر امتحانی ،نو به نو عوض می شود.تصمیمات و مواضعی که در هر مرحله اتخاذ می گردد،آخرت آدمی را رقم می زند.به همین سبب سفارش شده است که :حاسبوا قبل ان تحاسبوا.به حساب خود برسید پیش از آنکه به حسابتان برسند.مرور تصمیمات روزانه ،هرشب قبل از خواب سنت و سفارش اولیای الهی است.ازنظر زندگی اجتماعی نیز مردم مکلفند ،رفتار مسؤولان و افراد اثرگذار جامعه ی خود را مورد نقد و بررسی دلسوزانه قرار دهند .آقای هاشمی رفسنجانی از شخصیت هایی هستند که در سال های گذشته منشأ اثر و تغییر فراوانی بوده اند. ضمن آنکه برای انقلاب بسیار زحمت کشیده اند ،می توان گفت که در افت و خیزهای آن نیزنقش داشته اندو آینده قضاوت خواهد کرد که بعض مواضع ایشان ،راه انقلاب را به جاده های صعب العبور هم برده است،که رهبری نظام در سربزنگاه ها به فریاد انقلاب رسیده است.اسلام هرگز شخصیت پرستی را تشویق نمی کند،انسان ها در قبال اعمال و رفتار یکدیگر مسؤول اند.خبرگان ملت بر عملکرد رهبری نظارت می کنندومردم رفتار مسؤولان نظام را به نقد می کشند.
جناب آقای هاشمی در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته ،سؤالات زیادی را به وجود آوردند.اگر حرفی هم برای گفتن داشتند،نتوانستند آن را به مردم انتقال دهند،اشرافیتی که علیه جمهوریت شورش کرد،ایشان را به عنوان مدار حرکت خود برگزید،و ایشان هرگز از آن ها تبری نجست. افرادی که علم دوستی ایشان را بلند کردند،نخبگانی بودند که احزاب دولتی و تشکل های ویژه خوار را تشکیل می دادند.مقام معظم رهبری نزدیک به دو دهه از طبقه ای سخن گفتند که چرب و شیرین دنیا زیر دندان شان مزه کرده است.آیا آقای هاشمی در این خصوص به افشای جماعت مورد نظر پرداختند؟این ها نمونه ی مواردی است که بدان ها پاسخ داده نشده است!اما یک سؤالی هم وجود دارد که همه به ویژه دانشجویان را به سختی می آزارد و آن،اینکه چرا آقای هاشمی همیشه دو پهلو سخن می گویند؟اگر هدف از سخن گفتن،بیداری دیگران است ،از علما انتظار می رود ،صراحت لهجه داشته باشند.چنانچه هدف چیز دیگری است ،در روزگاری که به انفجار اطلاعات شهرت یافته است،دو پهلو سخن گفتن ،تأثیری ندارد و به بازی سیاسی تعبیر می گردد که در شأن علما نیست!همین موضوع نیز سبب شده است تا در این رسانه به نقد ایشان بپردازیم و به خود بگوییم:هیچ آدابی و ترتیبی مجوی/ هرچه می خواهد دل تنگت بگوی!
آقای رفسنجانی ،مدت ها بود که رسماً سخنی نمی گفتند و اوضاع پر تاب و تب روزگار را به سکوت می گذراندند.چند هفته ای است که بیانیه ی کتبی می دهند ویا برای مراجعان سخنرانی می کنند که خلاصه ی آن رسانه ای می شود.یک بیانیه به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) به همایشی فرستادند که توسط دانشگاه آزاد اسلامی قم برگزار شد.ایرادی که به این بیانیه وارد است ،این است که جایگاه مرجع تقلید را از جایگاه ولایت فقیه تفکیک نکرده اند و فتوی را با حکم حکومتی درهم آمیخته اند.معمولا فقها وارد جزییات امور حکومتی نمی شوند و کلیات و مباحث احکام دین را مد نظر قرار می دهند مگر اینکه جایگاهی چون جایگاه حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنه ای(مدظله) داشته باشند که هم مرجع تقلید و هم ولی فقیه بوده اندکه در این صورت فتوی و حکم در یک جا قابل جمع است.بعید است آقای هاشمی از این موضوع اطلاعی نداشته باشند و یا خدای ناکرده بدان معتقد نباشند!به هر حال این ایراد به آن بیانیه اشان وارد است.ایشان یک بیانیه هم به مناسبت روزه جهانی موزه صادر کرده اند:
بعد از مقدمات این اطلاعیه یک دفعه می گویند:« از تاریخ کهن می گذرم وبه تاریخ دفاع مقدس می پردازم...» و در ادامه این عبارت را بیان می دارند:« نباید بگذاریم رزمندگان و سرداران هشت سال دفاع مقدس را به جای این که چون رود در جامعه جاری باشند،گروهی با اهداف سیاسی و باندی کنار بزنند...»و توضیح نداده اند که منظورشان چه کسانی است .همین مقدار می دانیم که پیش از آقای احمدی نژاد که ایشان خودنیزاز زحمت کشیده های دوران دفاع مقدس هستند،بچه های رزمنده خیلی مورد کم لطفی قرار می گرفتند و آقای حاتمی کیا فیلم آزانس شیشه ای را در همین ارتباط تهیه کرد. الحمدلله امروز ،روزگار تکریم رزمندگان است.کسانی می توانند داعیه ی دوستی رزمندگان را داشته باشند که علیه آمریکا ،این جرثومه ی فساد قرن ،موضع گرفته باشند. کیست که نداند که این هشت سال جنگ را آمریکا بر ما تحمیل کرد!
آقای رفسنجانی یک بیانیه هم به مناسبت روز ارتباطات صادر کرده اند،بعد از اهمیت موضوع ارتباطات که به عنوان تنها راه منحصر به فرد رشد آگاهی ملت ها دانسته شده است
می گویند:«کسانی که در سانسور اخبار و جعل حقایق می کوشند،آب در هاون می کوبند.دنیای امروزی دنیای مخابره ی اخبار بر بال علوم ارتباطات است و چه خوب است که به جای تلاش بیهوده ی توقیف مطبوعات ،انسداد اخبار و فیلتر روزنه های خبر رسانی ، اولاً تمام عملکرد خویش را با معیارهای انسانی تطبیق دهیم و ثانیاً با ایجاد فضای باز ، با جامعه ی جهانی در این مسیر همگام شویم.»آقای هاشمی فراموش کرده اند که این سخن فقط با دوره ی ریاست جمهوری خودشان تطبیق می کند چون واقعاً هیچ نشریه ای وجود ندارد که در آن زمان توانسته باشد آزادانه ایشان را نقد کرده باشد.همان طور که در تاریخ بی سابقه است که مثل این دوره علیه رییس جمهوری این طور ناجوانمردانه تهمت و افترا بسته باشند.این نوع نوع سخن گفتن ،توهین آشکار به ملت است. زیرا مردم به خوبی این تفاوت ها را با همه ی وجود خود لمس کرده اند و اصلاًچنین بیانی شایسته ی آقای هاشمی نیست که لحن سخنشان به نوع بیان ضد انقلاب نزدیک گردد.ایشان نظام را متهم کرده اند که :«اگر هدف سربازگیری از وجدان های بیدار جامعه ی بشری است ،با سرعت و دقت در انتقال اخبار درست انجام شود.»و در پایان توصیه کرده اند:«تلاش کنیم در دنیایی که از آن تعبیر به دهکده ی جهانی می کنند،خود بر اساس واقعیت ها خبر رسانی درست و صحیح کنیم تا دشمنان که هیچ وقت مصالح ما را نمی خواهند نتوانند خبر سازی کنند.» معلوم است ایشان هنوز در فضای انتخابات گذشته واتهاماتی که به نظام بسته شد ،سیر می کنند و معتقدند که چون کاندیدای مورد نظر ایشان برگزیده نشده است ،پس همه چیز تقلب بوده است.در این مقال ،جای آن نیست تا وارد موضوعی شوم که اثبات می کند ، دولتی که بر سر کار می آید ، چنانچه مورد پذیرش آمریکا نباشد ،مشروعیت نمی یابد. و چون دولت آقای احمدی نژاد برخاسته از متن توده های مردمی بود و اشرافیت جهانی ،چنین موضوعی را بر نمی تافت، این تهمت ،ساخته و پرداخته شد.نگارنده به دلایلی هنگام انتخابات در شهرستان ها کنجاوی می کرد و حضور میلیونی مردم را به نفع آقای احمدی نژاد ،در پای صندوق های رأی شاهد بود،فقط متأسف است که آقای رفسنجانی از این حضور بی اطلاع است.تنها انتظاری که از ایشان می رود ،آن است که ادبیاتی که به کار می گیرند به لحن مجاهدان در راه انقلاب اسلامی نزدیک باشد و زحماتی را که برای این انقلاب کشیده اند،به این راحتی از دست ندهند.قضاوت مردم در این دنیا و حساب و کتاب اخروی پیش روی ایشان است!والسلام!