طعم گس نوستالوژی(3)
یادداشت زیر برای پایه ی سوم دبستان در پیک«عیدانه»نوروز1387 به چاپ رسیده است.
به نام خدا
آفرین ! احسنت ! بارک الله! مرحبا ! بابا گل کاشتی !
بابای علی خیلی مهربان است. او می داند که بچه ها خیلی دوست دارند مانند بزرگ ترها، کارشان را درست انجام دهند. وقتی می بیند که علی همه ی سعی خود را می کند تا کارهایش را بادقت انجام دهد، خوش حال می شود و مرتّب او را تشویق می کند.
علی در حال رشد است. به خورد و خوراک خود می رسد . خوب ورزش می کند.خوب می خوابد و استراحت می کند.و از فرصت ها هم به جا استفاده می کند.
آموزگارشان به او گفته است که تحصیل دانش در کودکی، مانند نقش و نگار روی سنگ، ماندگار می شود.
بابای علی وقتی تلاش او را می بیند، به او آفرین می گوید. در این کلمه به اندازه ی همه ی دنیا، قّوت و نیرو وجود دارد. علی احساس قدرت می کند و بیش تر کار می کند. تشویق های پدر ، به علی آرامش می دهد و در او اعتماد به نفس ایجاد می کند.
خواهرش فاطمه دانشجو است.تشویق های بابا او را کمک کرد تا همیشه با کارنامه ای درخشان به کلاس بالاتر برود. علی از درس خواندن لذّت می برد و تصمیم دارد، در آینده در انرژی هسته ای خدمت کند.
پس آفرین و مرحبا و بارک الله بر علی که این قدر تلاش گر و جدّی است و خوب درس می خواند.