روزنامه ها و روزنامه نگاران کاشانی(4-7)ملک المورخین
روزنامه ها و روزنامه نگاران کاشانی(7)
(بخش چهارم)
ملک المورخین سپهر روزنامه نگار مورخ
از بنیان گذاران جراید ایران
طراحی کاشان قدیم در عصر صفوی
ادامه معرفی تألیفات ملک المورخین سپهر
4ـ تاریخ بختیاری
تاریخ بختیاری یا «خلاصة الاعصار فی تاریخ البختیار». کتابی است که ملک المورخین تحریر آن را به اشاره ی "علیقلی بختیاری سردار اسعد" وزیر جنگ و زیرنظر او درسال 1327 با استفاده از کتاب ناسخ التواریخ پدربزرگش لسان الملک سپهر آغاز کرده است. نگارش کتاب حدود هفت سال زمان برده است و دربردارنده اطلاعاتی وسیع و بی نظیر درباره تاریخ و جغرافیای تاریخی ،آداب و رسوم باستان شناسی و ساختار ایلی مردم و سرزمین بختیاری است. نثر کتاب به طور کلی ساده و روان است اما یکدست نیست، زیرا منابع مختلف و ترجمههای گوناگون در آن دخیل بوده است.
سردار اسعد به هنگام ویرایش، بخش هایی از نوشته های کتاب از جمله قسمت دوم تاریخ بختیاری با عنوان «از کوه رنگین تا رود کارون» را حذف کرده است. زیرا این قسمت را خلاف واقع و بی اعتبار میدانست. چنانکه به هنگام بازگشت از اروپا در 1329 ق/1911 م می نویسد:
پس از رفع نگرانی ها در تاریخ بختیاری تجدید نظری کردم مندرجات چند جزو آن را که راجع به خدمات بختیاری و حالات آن ها در عصر مشروطیت بود مبنی بر مبالغه و اغراق یافتم. آن ها را جمع کرده سوختم اگر جائی از آن ها پیدا شود بر خلاف میل من بوده و محل اعتبار و اعتماد نیست(24).
سردار اسعد شخصا در منابع جستجو میکرده و پس از بررسی و انتخاب فصول راجع به بختیاریها مطالب را برای تحریر یا ترجمه در اختیار تحریرکنندگان و مترجمان قرار میداده است. علاوه بر آن بخشهایی را برای سپهر تقریر میکرده و او آن ها را عینا مینوشته و گاهی در پانویس توضیحاتی درباره مطالب نقل شده از منابع میافزوده است. همین نکته سبب شده تا ناشر کتاب ،سردار اسعد را به عنوان مؤلف معرفی نماید و این محل اشکال است. زیرا چنانچه سردار اسعد، کتاب را تألیف کرده باشد،نباید در مقدمه بنویسد که این بخش را برای آن که خلاف واقع بود،حذف کردم. علی دهباشی در صفحه ی 12 کتاب حماسه ی فتحنامه ی نایبی به این موضوع اشاره کرده و به طنز گفته است: « تاریخ بختیاری او اخیراً تجدید چاپ شده، ولی عجبا که ناشر به جای نام ملک المورخین، نام سردار اسعد بختیاری را به عنوان مؤلف ذکر کرده است نشانه ای از سپاس ناشر نسبت به مؤلف!.(25).
کتاب ما حصل کار گروهی است و ملک المورخین در تدوین و باز نویسی آن، نقش اصلی را بر عهده داشته است و دو نفر کاشانی دیگر یاریگر او بوده اند :
مؤلفان تاریخ بختیاری: عبدالحسین لسان السلطنه ملک المورخین،سردار اسعد بختیاری،سلطان محمد خان بن اسد السلطنه نائینی،ضیغم الممالک بختیاری،عبدالحمیدخان یمین نظام کاشانی معاون وزارت جلیله جنگ و میرزا عبدالرحیم خان کاشانی.
مترجمان: یوسف مسیحی چهار محالی رئیس تحدید تریاک،سلطان محمد خان نائینی بن اسد السلطنه نائینی،علیرضا بن محمد حسین بن کیخسرو ین فتحعلی شاه قاجار،ابوالحسن خان سرتیپ گرانمایه،محسن خان،مادموازل حاجب دختر مصطفی خان امیرمعظم، صاحب نسق، علامه محمد قزوینی.
محرر: محمد علی الحسینی تفریشی
مجموعا 14 نفر در تالیف و ترجمه کتاب نقش داشته اند که از این میان یک تن یعنی محمد بن اسد السلطنه نائینی هم در بخش تالیفی و هم در بخش ترجمه سهم اساسی داشته است. سهم هر یک از دست اندرکاران به قرار ذیل است:
1 - سردار اسعد : کتاب حاضر زیر نظر او و به دستور او نگارش یافته و اضافه بر ویرایش کتاب برای چاپ بخش هایی را هم تالیف کرده که در هر قسمت با عبارت " نوشته سردار اسعد " نام او ذکر شده است.
2 - عبدالحسین خان لسان السلطنه ملک المورخین؛ مولف اصلی کتاب که از سال 1327 ق/1909 م مقارن با سال سوم مشروطیت تا سال 1329ق/1911 م. که سردار اسعد به مسافرت اروپا رفت و در تالیف کتاب وقفه ای به مدت چهار سال پدید آمد.
3 - سلطان محمد بن اسد السلطنه نائینی که پس از بازگشت سردار اسعد از اروپا تالیف کتاب را به امر سردار اسعد ادامه داد و در رجب 1333 ق/1915 م. تالیف آن را به اتمام رسانده است. همراه با ترجمه قسمت هایی از سفرنامه بارون دوبد.
4 - میرزا مهدی خان ضیغم الممالک بختیاری: مبحث لغات بختیاری و کوه رنگین و کوه دره ژان از اوست.
5 - عبدالحمید خان یمین نظام کاشانی: مبحث جغرافیا و تاریخ سیاسی بختیاری را نگارش کرده است.
6 - میرزا عبد الرحیم خان کاشانی: شرحی درباره سرزمین بختیاری نوشته است.
7 - یوسف مسیحی چهارمحالی: مترجم قسمت هایی از سفرنامه لایارد انگلیسی که مدتی در منطقه بختیاری به سر برده تا جایی که ندیم و مشاور محمد تقی خان بختیاری چهارلنگ بود و هم چنین بخشی از سفرنامه لرد کرزن را به فارسی ترجمه کرده است.
8 - علیرضا بن محمد حسین بن کیخسرو ین فتحعلی شاه قاجار: مترجم خاطرات هوتم شیندلر که در اواخر سده 13 و اوایل سده 14 در ایران به سر می برد. ذکر این مطلب ضروری است که بخش اعظم کتاب لرد کرزن بر اساس نوشته های شیندلر استوار است.
9 - ابوالحسن خان سرتیپ گرانمایه : مترجم یادداشت های شیندلر درباره آثار قدیمه سرزمین بختیاری.
10 -محسن خان: مترجم قسمت هایی از کتاب تاریخ ایران قدیم تالیف فردیناند یوستی آلمانی.
11 - مادموازل حاجب دختر مصطفی خان امیر اعظم: مترجم بخش کوتاهی از تاریخ ایران و لاروس.
12 - صاحب نسق: مترجم مقاله ای از نشریه اکسیلسیر فرانسوی که مخبر روزنامه مصاحبه ای با سردار اسعد به عمل آورده بود.
13 - علامه محمد قزوینی: مترجم نامه های مغولی سلاطین ایلخانی ایران به فیلیپ لوبل پادشاه فرانسه با همکاری بلوشه مستشرق مشهور فرانسوی.
14 - محمد علی الحسینی تفریشی که در 1333 ق پس از اتمام تالیف کتاب آن را برای چاپ سنگی کتابت کرده است.
گفتنی است که در تألیف "تاریخ بختیاری" افزون بر منابع معتبر، از نوشتهها و خاطرات خارجیانی که به منطقه بختیاری رفته بودهاند با ذکر نام نویسنده و مترجم آن ها استفاده شده که همین امر سبب تکرار برخی از مطالب کتاب شده است. از جمله این آثار است : "سفرنامه لیرد" که نویسندهاش در 1258/1840 به منطقه بختیاری رفته و مدتی در آن جا زیسته است. "سفرنامه بارون دو بد" به ترجمه سلطان محمد نائینی جهانگرد روسی که هم زمان با لیرد در میان بختیاریها بوده است و "خاطرات سرتیپ هوتم شیندلر" صاحب منصب انگلیسی ترجمه علیرضابن محمدحسین بن کیخسروبن فتحعلی شاه.
بخش اصلی کتاب نخستین بار میان سالهای 1329و 1331 در 541 صفحه با تصاویر و نقشهای از منطقه بختیاری در قطع رحلی به طور ناقص چاپ سنگی شد. این چاپ دربردارنده آن بخش از تاریخ بختیاری بود که در 1327 و 1328تألیف شده بود و سردار اسعد خود آن را دیده و تأیید کرده بود. این نسخه بدون تغییر در 1355/1315ش تجدید چاپ شد. چاپ دیگری از تاریخ بختیاری در دست است که از ترجمه کتاب شش ماه در ایران تألیف "ادوارد استاک" صاحب منصب انگلیسی در حکومت هندوستان شروع میشود و وقایع کشته شدن ناصرالدین شاه و محاکمه "میرزا رضا کرمانی" را دربردارد و با یادداشت سردار اسعد درباره کتاب "تاریخ بختیاری" پایان مییابد.
"تاریخ بختیاری" مشتمل بر سه بخش مذکور در 1333 چاپ سنگی شد و در 1361ش با مقدمه "جواد صفی نژاد" و با فهرست های گوناگون در تهران چاپ افست گردید. در 1376ش نیز به کوشش "جمشید کیان فر" در تهران منتشر شد(26).
منابع و مآخذ این نوشته در نزد مؤلف محفوظ است.
این مبحث همچنان ادامه دارد...