روزنامه ها و روزنامه نگاران کاشانی(1-5)حسن حسینی
روزنامه ها و روزنامه نگاران کاشانی(5)
(بخش اول)
سیّدحسن کاشانی آماج بلایا بود!
طراحی استاد رضا شهابی
خانواده سید حسن حبل المتین
میرزا سیّدحسن حسینی کاشانی معروف به حسن حبل المتین از روزنامه نگاران بنام عصر مشروطیت است که در اواخر دهه ی هشتاد قرن سیزدهم هجری در محله ی کلهر کاشان دیده به جهان گشود.پدرش سیّد محمّد رضا مجتهد کاشانی عالمی برجسته و مادرش سلطان خانم دختر آقا میرمحمد علی شیخ الاسلام بود.نیاکان سیدحسن تا حضرت امام سجاد علیه السلام همه از اجله ی علما و دانشمندان عصر خود بودند. بزرگ ترین برادرش حاجی سید محمد علی معروف به « آقا بزرگ » دانشمندی صاحب نام و دیگر برادر بزرگش مؤیدالاسلام سیدجلال الدین حسینی، صاحب روزنامه ی حبل المتین کلکته می باشد. دو خواهر وی یکی فرخ سلطان بود که پیش از ازدواج فوت کرد و خواهر دیگرش ملک خانم با فقیه و خوشنویس نامدار عصر قاجار،میرسیّدمحمّدحسینی ملقّب به صدرالاسلام(وفات 1339ه.ق)ازدواج نمود(1).آیت اللّه سیّدخلیلاللّه حسینی فقیه، خواهر زاده ی سید حسن حبل المتین،تربیت شده ی این بیت است.
حوادث مهم زندگی
پیش از مشروطیت میرسیدحسن کاشانی،با توجه به ملاقات هایی که با سید جمال الدین اسدآبادی داشت، در تهران انجمنی را پدید آورد که به« انجمن سری آزادیخواهان»شهرت یافت. اعضای این انجمن و کسانی که با آن ارتباط داشتند عبارت بودند از: شیخ عبدالعلی موبدصاحب روزنامه مدی، میرزا محمد علی خان غفاری(کاشانی)مدیر روزنامه ثریا، میرزا سید محمد مؤتمن لشکر نوری،حاج میرزا حسن رشدیه،اعتضادالسلطان رئیس فوج خلج، مثمر الملک، موقر السلطنه داماد مظفرالدین شاه ، میرزا مهدی خان وزیر همایون، قوام الدوله، ناصر خاقان...
هدف این مجموعه اصلاح انجمن معارف و قلع و قمع میرزا علی اصغر خان اتابک ملقب به امین السلطان بود. با پیوستن آقا میرزا یحیی کاشانی به این انجمن، مقالاتی در روزنامه حبل المتین کلکته، علیه امین السلطان انتشار یافت که کینه و دشمنی وی را علیه مؤیدالاسلام و برادرش سید حسن شعله ورتر ساخت. این دشمنی زمانی اوج یافت که انجمن سری، شب نامه های تندی علیه او در تهران انتشارداد و برای آنکه مظفرالدین شاه نیز از خیانت های امین السلطان آگاه گردد، یکی از اعضای خود یعنی موقر السلطنه دامادشاه را مأمور کردتا نسخه ای از این شب نامه را هنگام خواب،بالای سر مظفرالدین شاه قرار دهد. شاه وقتی از محتویات شب نامه ها آگاه شد، دستور داد تا عاملان آن ها را دستگیر نمایند. عاقبت موقر السلطنه لو رفت و در زیر شکنجه به همه چیز اعتراف نمود.
در شب 19 جمادی الآخر 1319 ق. شیخ یحیی و سید حسن کاشانی حبل المتین، میرزا مهدی خان وزیر همایون، قوام الدوله، ناصر خاقان، موقرالسلطنه، مثمر الملک، میرزا محمد علی خان،میرزا سید محمد مؤتمن لشکر نوری...و چند نفر دیگر دستگیر شدند و به خانه ی عین الدوله حکمران تهران انتقال یافتند. در بازرسی از نوشته های شیخ یحیی به چیزی که قابل استناد باشد دست نیافتند.بنابر این فردای آن روز آقا میرزا یحیی کاشانی و میرزا سید حسن کاشانی را به واسطه ی ملاحظه ی جدش و همچنین مدیر حبل المتین به روستای مبارک آباد نزدیک تهران که ملک عین الدوله بود، تبعید کردند. متجاوز از یک سال و نیم در این روستا محصور بودند و اجازه خروج نداشتند. تا آن که امین السلطان از کار برکنار شد و شرایط تغییر کرد.به همین سبب میرزا یحیی را به اردبیل و سید حسن کاشانی را به کلکته هند تبعید نمودند.
میرسید حسن کاشانی دو سال در کلکته نزد برادرش مؤیدالاسلام ناشر «حبل المتین» زندگی کرد و در کار نشر با وی همراه شدو ضمن کار روزنامه نگاری، به تحصیل نیز پرداخت و زبان انگلیسی را به خوبی فرا گرفت(2).
آثار میرسید حسن کاشانی
بنا به گفته رابینو و به نقل از جعفر خمامی زاده در کتاب روزنامه های ایران و تأیید سید محمد محیط طباطبایی در تاریخ تحلیلی مطبوعات و محمد صدر هاشمی در تاریخ جراید و مجلات ایران، سید حسن کاشانی در کلکته با برادرش مؤیدالاسلام همراه شد و دو نشریه مفتاح الظفر و آزادرا بیرون آورد:
1- روزنامه مفتاح الظفر
« مفتاح الظفر : به مدیریت میرزا سید حسن کاشانی، به صورت هفتگی و با چاپ سنگی در کلکته منتشر می گردید. شماره 12 آن به تاریخ 13 رجب 1315 و شماره 46/2 آن به تاریخ 18 شعبان سال 1320 می باشد. سرپرستی این روزنامه را آقای (جلال الدین حسینی کاشانی ) مؤید الاسلام، مدیر روزنامه حبل المتین به عهده داشت. تمام مندجات این روزنامه مطالب ریاضی و مقالات علمی بود». (3). روزنامه مفتاح الظفر در کلکته هندوستان به زبان فارسی به سرپرستی مدیر حبل المتین آقای مؤیدالاسلام و مدیرکلی میرزا سید حسن کاشانی تأسیس و نمره ی اول سال دوم آن در 8 صفحه با چاپ سنگی طبع و در تاریخ هشتم ماه ربیع الثانی 1317 قمری منتشر شده است... در حقیقت تمام مندرجات این روزنامه مقالات ریاضی و مطالب علمی است...».(4).
2- روزنامه آزاد
«آزاد :این روزنامه در سال 1885 م (3 – 1302 ه.ق) در شهر دهلی از هندوستان منتشرگردیده است. روزنامه آزاد با روزنامه سید الاخبار که تحت مدیریت و زیر نظر آقا سید آقا شیرازی در سال 1306 ه.ق در حیدر آباد دکن تأسیس شده بود مبارزه قلمی داشت». (5).استاد محیط طباطبایی یادآور می شود که میرزا سید حسن کاشانی در سال 1317در کلکته هند این روزنامه را تأسیس نمود (6).در تاریخ جراید و مجلات ایران آمده است:
«روزنامه ی آزاد در شهر کلکته هندوستان به سرپرستی مدیر حبل المتین آقای مؤید الاسلام و مدیر کل میرزا سید حسن کاشانی...تأسیس و شماره ی اول آن در هشت صفحه به قطع وزیری...با چاپ سنگی طبع و در تاریخ هشتم ماه ربیع الآخر1317 قمری ... منتشر شده است...»(7).
3- تألیف کتاب مکالمهی سیاح ایرانی با شخص هندی
میرزا سیدحسن کاشانی در همین مدت کوتاه اقامت در هند کتابی را با عنوان مکالمهی سیاح ایرانی با شخص هندی تألیف و منتشر کرد.
این کتاب در شرایط تاریخی کاملاً متفاوت و در سرزمینی دیگر رخ داده است و تصویری انتقادی از فرهنگ ایرانی در آینهی هندی است. کل متن، یک دیالوگ تاریخی و هرمنوتیکی با سنت مدرن در سرزمین آشنای هند است؛ به همین سبب مدرنیته هندی (که بهواسطهی حضور استعمار و از طریقههای استعماری در حال شکلگیری است) برای ایران نسبتاً قابل فهم و آشناست. هرچند از نظر نویسنده «تذکرهی عادات و اخلاق اروپایی، آسیایی را چندان مفید نتواند شد، چه، اهالی آسیا از غالب آن عادات و اخلاق، بیبهره و نصیباند» (8).
وی چند مسئلهی اصلی اقتصاد، سیاست و عدالت و شریعت را مورد بحث قرار داده است و از این طریق هم تصویری تحلیلی و انتقادی از ایران و وضع موجود آن عرضه میدارد و هم تصویری تحلیلی از وضع مطلوب و شیوهی عملکرد آن در آیینهی نهادهای مدرن هندی- انگلیسی (مدرنیتهی هندی) ارائه مینماید. رویکرد او نوعی خویشتننگری انتقادی است، لذا اگر از محاسن ایران و نخوت ایرانی در فهم فرهنگ خودش میگوید، برای نقد آن است.
او در نقد شخصیت ایرانی به این نکته اشاره کرده که غرور و نخوت ایرانی عامل انسداد فهم او شده است،وی می گوید: «صفت جبلی ایرانیت که عدم مجابیت است، نگذارد که به نادانی خود اقرار نموده، تسلیم شود، و از آن طرف هم راه جواب را بر خود مسدود دیده» (9). نویسنده بسیاری از خصایص فرهنگ و سیاست ایرانی را که موجب پدیدآمدن شرایط سخت زندگی و وضع سیاسی آن زمان کشور شده است بنا به گفته ی خودش در مقدمه ی کتاب«به طریق ساده ... و به زبان ساده» که برای مخاطب ایرانی قابل فهم باشد به نقد کشیده است. از جملهی این خصایص، نگاه غرورآمیز ایرانی به تاریخ باشکوه باستانی، غفلت از حال، عدم قانونپذیری، حقوق نابرابر برای اقشار مختلف، عدم اجرای درست مجازاتها، عدم رواج عدالت عمومی و.... هستند. او به ناپایداری و بیمنطقی نظم سیاسی در ایران اشاره میکند و می گوید چون آدمها در جای خود و سر کار متناسب با هنرخودشان نیستند، این مسئله، علت خرابیهای کلی شده است و از زبان شخص هندی بیان میکند که «اصول حکومتهای ایران را خیلی شبیه به وضع شاهبازی میبینم که حالا دزد است، یک ساعت دیگر وزیر میشود.» (10) در جای دیگر مینویسد «در مملکت ما نه افعال نیک معلوم است، نه کردار زشت معین» او حتی بهخوبی درک غلط ایرانیان از امور فرنگی بالاخص قانون را نشان میدهد که «متشرعین تصور میکنند که قانون یعنی اباحهی منکرات و شیوع فواحش و...، جهال خیال میکنند قانون یعنی فرنگیشدن و اجرای قانون عبارتست از فرنگینمودن ایرانیان؛ دولتیان همچو میپندارند که قانون یعنی سلب اختیارات مطلقه از ایشان و آنان را به سلاسلکشیدن... . هرکس این لفظ را به زبان آورد گویا کفر گفته و یا زندقه بافته است (11). این کتاب به نحو بسیار زیبایی فرهنگ ایرانی را به نقد میکشد و افکار اصلاحی آن را نیز ارائه میدهد(12).
4- روزنامه حبل المتین تهران
حبل المتین یعنی رشته و ریسمان استوار که اشارهای به سوره ی آل عمران، آیه ی 103 قرآن کریم دارد.
در چهاردهم مرداد سال 1285 شمسی (16 جمادی الاخری1324) که فرمان مشروطیت صادر شد،میرسیدحسن حسینی کاشانی نیز از کلکته هند به تهران بازگشت و روزنامه ی حبل المتین را در روز 9 اردیبهشت 1286ش. در تهران پایه گذاری کرد.
استاد محیط طباطبایی در تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران می گوید:
میر سید حسن کاشانی برادر سید جلال کاشانی(مؤیدالاسلام)مدیر و ناشر حبل المتین کلکته که قبلاً در هند زیر نظر برادرش، روزنامه ی مفتاح الظفر را به سال 1316 با روزنامه ی آزاد در سال 1317 با یکدیگر انتشار می داد و سپس به تهران آمد و برای دریافت وجه اشتراک و در ضمن خبرنگاری و جمع آوری مقالات را برای روزنامه برادر متعهد بود و از این راه با آزادی خواهان و نویسندگان معروف و نامعروف ارتباط یافت، در سال 1325 امتیاز انتشار حبل المتین را در تهران گرفت و به انتشار آن به طور یومیه پرداخت. دبیر این روزنامه شیخ یحیی کاشانی بود که در قضیه ی شب نگاری و مقاله پرانی مغضوب عین الدوله شده بود و با مجدالاسلام کرمانی همکاری می کرد. شیخ یحیی بعد از انتشار حبل المتین تهران سردبیری این روزنامه را بر عهده گرفت و تا وقتی که ادیب الممالک در کار روزنامه مجلس بود، همکاری شیخ یحیی با حبل المتین تهران ادامه داشت(13).
شمارة اول روزنامه حبل المتین در 4 صفحه به قطع همان حبل المتین کلکته در مطبعه ی سربی (مطبعه ی فاروس) طبع و در تاریخ 15/ ربیع الاول/ 1325ق مطابق با 19/اردیبهشت ماه/ 829 جلالی و 29/آوریل/1907م منتشر شد. در عنوان روزنامه، مدیرکل جلال الدین الحسینی مؤیدالاسلام (صاحب امتیاز روزنامه) و عنوان مراسلات (طهران. خیابان لاله زار. نایب میرزا سیدحسن کاشانی) معرفی شد.سیدحسن آن را شعبه و شاخهای از حبل المتین کلکته میشمرد، و سال تأسیس حبل المتین کلکته یعنی سال 1311 ه. ق . را بر آن نوشته بود؛ و تا توپ بستن مجلس به همین شکل ادامه داشت و از مشروطیت دفاع میکرد (14).
منابع و مآخذ این نوشته در نزد مؤلف محفوظ است.
این مبحث همچنان ادامه دارد...