نخستین جشنواره فیلم کوتاه سما
نخستین جشنواره فیلم کوتاه سما
نخستین جشنواره فیلم کوتاه «سما» به همت مؤسسه شهید آوینی از تاریخ 22 تا 27 فروردین ماه 1394 به دبیری مجتبی امینی در سینما فلسطین برگزارشد و موضوع آن «سبک زندگی اسلامی و ایرانی » بود.
یکشنبه23 فروردین به سبب آنکه فیلم مستند سرود سرو ساخته دخترم مریم فرهنگ در سالن اصلی سینما فلسطین به نمایش در می آمد و من نیز دعوت داشتم، راهی این محل شدم. هنگامی رسیدیم که فیلم بلند چهارشنبه 19 اردیبهشت ساخته وحید جلیلوند در حال پخش بود.فیلمی اثر گذار و متعهد. صدای هق هق بسیاری در حین نمایش فیلم بلند شد. من نیز که به سختی تحت تأثیر قرار می گیرم. اشکم درآمد.
اشاره ای به فیلم بلند چهارشنبه 19 اردیبهشت
ساخته وحید جلیلوند
فیلم از سه روایت داستانی تشکیل شده است و گرفتاری های مردم را پیش چشم تماشاگر قرار می دهد. موضوع اصلی داستان ، گرفتاری زن جوانی است که شوهرش ناخواسته مرتکب قتل شده و به زندان افتاده است و شرط آزادی اویکی از این دو است: 1- پرداخت سی و پنج میلیون دیه به ولی دم 2-طلاق گرفتن ازوی و ازدواج با مرتضی از خانواده مقتول که از ابتدا دل بسته ی او بوده است.اما این زن به شوهرش علاقه مند است، پس به فکر چاره می افتد.لیکن مشکلات دیگری هم به او تحمیل می شود، از جمله: اخراج از کارخانه و ترک سرایداری که پیش از این شوهرش عهده دارمسؤولیت آن بوده است. در روایت آخراین فیلم که اوج داستان است، اتومبیل به سرقت رفته ی معلمی پیدا می شود. قیمت آن سی میلیون است، این معلم تصمیم می گیرد که آن را بفروشد و وجوه آن را در اختیار افراد نیازمند قرار دهد با وجود آنکه خودش محتاج است.یک آگهی به روزنامه می دهد. آدرس مراجعه، دفترتبلیغاتی دوستش است. در روز مقرر، گرفتاران زیادی اجتماع می کنند و این جمعیت فراوان، نگرانی پلیس منطقه را بر می انگیزد، دستور می رسد تا جمعیت متفرق و معلم دستگیر شود؛ زیرا کاری غیر معقول انجام داده است . اما جمعیت آن قدر متراکم است که هیچ مأموری و اتومبیلی قادر نیست تردد کند. قرار می شود تا شب به این ماجرا خاتمه داده شود. مردم را ده تا ده تا به داخل دفتر می فرستند و مصاحبه های معلم و دوستش آغاز می شود.هرکس نه یک مشکل بلکه ده ها مشکل پیچیده دارد. سرانجام انتخاب یکی از این میان، به قرعه گذاشته می شود و نام زن جوانی که شوهرش زندانی است، بیرون می آید.خوشحالی زن از این گره گشایی پایان داستان را رقم می زند. داستان حواشی دیگری نیز دارد که بر جذابیت های فیلم افزوده است.
برنامه بعدی کارگاه آموزش بازیگری سید شهاب حسینی بازیگر برجسته سینما بود. مقرر بود در سالن شماره 2 برگزار گردد، لیکن تعداد علاقه مندان آن چنان فراوان بود که تصمیم گرفته شد، کارگاه به سالن اصلی سینما انتقال یابد. شهاب هم با کمی تأخیر خودش را رساند و گفت که از سر جلسه ی فیلمبرداری می آید. غالب مطالب سخنرانی ایشان که دو ساعت تمام به طول انجامید، رویکردی اعتقادی و اخلاقی داشت و سینماگران را به خودسازی دعوت می کرد. شهاب هرجا هم که لازم بود به آیات قرانی و احادیث معصومین (ع) تمسک می جست. ناخودآگاه این نکته به ذهن متبادر می شد که این سید اولاد پیغمبر، روحانی عیر ملبس به عمامه و عباست. واین برای من یکی که خیلی ارزش داشت. به ویژه آن که سید شهاب نقش هم بازی نمی کرد و باورهای قلبی و تجربیات زندگی خودش را بیان می کرد.
از جمله به این نکات اشاره کرد:
جریان بازیگری که من تجربه کرده ام همواره در این مسیر بوده که در خدمت انسان و انسانیت باشم و در این راه حقایقی را لمس کردم که تنها منحصر به خودم نیست و وظیفه دارم آن را در اختیار جوانانی که امروز مقابل من نشسته اند، بگذارم.
هنر، جوششی است و بازیگری از این قاعده مستثنی نیست. هر حرفه ای در عرصه هنر اقیانوس عمیقی است که انتها ندارد و هر چه هنرمند جلوتر می رود با این واقعیت تلخ مواجه می شود که حجم نادانسته هایش بیش از دانسته هایش است.
نکته دیگر اینکه زندگی بشریت در حال تغییر و تحول است و مفاهیم با همان سرعت زندگی بشر رشد می کنند و حال اینکه این پرسش باقی است که با سرعت تغییر و تحول چه باید کرد؟حسینی در پاسخ به این پرسش گفت: برای پاسخ به این پرسش دو منظر باید مورد توجه قرار گیرد؛ نکته اول اینکه یک هنرمند خودش را به سرخوشی بزند و بگوید حالا که جامعه مهر تایید به من زده است من به همین راضی هستم و لذت می برم اما گونه دیگری از مواجه در روح هنرمند وجود دارد و اگر کسی جستجوگر باشد و روح و ذهنی پرجوش و خروش داشته باشد به هر لذتی دلخوش نخواهد بود. این سخن می تواند کاملا دو وجه متضاد داشته باشد به این معنا که هنر یک معشوق باشد که آدمی را به دنبال خودش بکشد و یا کابوس باشد که فرد مدام از دست نیافتن به پرسش های خود بهراسد.
وی با اشاره به اینکه بازیگری یکی از وجوه نمایش است، گفت: یک سئوال بنیادین نیز مطرح است و آن اینکه چرا پدیده هنر از اساس در میان نسل بشر بوجود آمده و بشر بر اساس کدام نیاز دنبال هنر رفته است. به اعتقاد من هنر نمایش ریشه در آیین و اعتقادات بشری دارد و خاستگاه هنر نمایش در این آیین ها است. هنر بازیگری امتیاز ویژه ای بین سایر هنرها ندارد چرا که من معتقدم کار هنر عین ارائه خدمات به فکر و اندیشه انسان هاست.
در جهان برای هر یک از آدم ها مسئولیتی در نظر گرفته شده و هر فرد باید به این نتیجه برسد که می خواهد چه کار کند. اگر هنر را به درخت تشبیه کنیم بازیگری یکی از شاخه های این درخت است که این شاخه زمانی درست رشد می کند که ریشه های محکم اندیشه و تفکر در آن جاری باشد پس هر یک از ما سینماگران در حوزه های مختلف موظف هستیم درست عمل کنیم چرا که تولید فکر و اندیشه می کنیم و تفکر، ماده اولیه زندگی است.
حسینی ادامه داد: ویژگی کسانی که بزرگ فکر می کنند این است که دنبال گرفتن حق خود از زندگی نیستند بلکه به این می اندیشند که چطور حق خودشان را به زندگی ادا کنند و سینما در این راستا بسیار موثر است چرا که سینمای سالم می تواند در جامعه سالم فضای تبادل نظر را ایجاد کند.
وی در ادامه گفت: روح هنرمند باید جستجوگر باشد و به راحتی قانع نشود. سینما، تئاتر و تلویزیون در ارائه کیفیت یک ساختار را دارد اما زمین هر یک از این سه عرصه با هم متفاوت است و همین تفاوت در زندگی شخصی هنرمند تاثیر می گذارد و او را معتاد می کند اعتیادی که خانواده و عمرش را صرف آن می کند. به اعتقاد من فعالیت در عرصه سینما با جنگ در میدان نبرد فرقی ندارد چرا که رزمنده ای که به دفاع می رود از زندگی خود می گذرد و در عرصه سینما نیز اوضاع همان طور است.
در هنر به خصوص در سینما دنبال کمیت نباشید. متاسفانه بسیاری از جوانان امروز بیش از آنکه دنبال کیفیت باشند به کمیت می اندیشند و عجله دارند که هر چه زودتر به موقعیت مناسب برسند ولی باور کنید این راه به خطا رفتن است.وی با اشاره به این مطلب که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی مدیر فرهیخته ای است که همه تلاش خود را می کند تا سینما را به بهترین شکل اداره کند، گفت: بسیاری از هنرمندان می گویند مشکل سینما مدیریت است ولی من این حرف را قبول ندارم چراکه حجت الله ایوبی یکی از مدیران باسواد، پرتوان و اندیشمندی است که به درستی می داند چه می کند.
حسینی ادامه داد: اما آنچه مهم است بازوی اجرایی این مدیر سینمایی است و بازوهای اجرایی او ما سینماگران هستیم. حال باید این سئوال را بکنیم که چه قدر کمک کرده ایم ایده های ذهن خلاق این مدیر رنگ اجرایی بگیرد.وی در پایان صحبت هایش با بیان این مطلب که هنر بازیگری عین کار خدمات رفتگران شریف شهرداری است، گفت: به اعتقاد من بین حرفه بازیگری و کار شریف رفتگری فرقی نیست چراکه اگر رفتگر کارش را به درستی انجام ندهد زندگی ما مختل می شود و هنر بازیگری هم مصداق همین مثال است چرا که اگر کارش را درست انجام دهد به افکار جامعه صدمه می زند.
وی با اشاره عرصه فیلم کوتاه که جشنواره «سما» نیز بر اساس آن برگزار می شود، بیان کرد: فیلم کوتاه آینده سینمای ایران را در درون خود دارد. در عرصه فیلم کوتاه مجموعه انرژی های بالقوه ای وجود دارد که باید به کار گرفته شود و اگر تجارب به درستی انتقال داده شود می توان تاثیر دو چندان دریافت کرد.این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: انتقال مفهوم در فیلم کوتاه به معنای ارائه تجارب در زمان کم است و درست به همین دلیل است که می گویم فعالیت در عرصه فیلم کوتاه سخت است. با این اوصاف کسانی که فیلم کوتاه را دست گرمی برای رسیدن به دنیای حرفه ای سینما می دانند، سخت در اشتباه هستند.
پس از پایان صحبت های شهاب حسینی بازیگر سینمای ایران علاقه مندان حاضر در کارگاه بازیگری، سئوالات خود را که اغلب مربوط به چگونگی بازی گرفتن در فیلم کوتاه بود مطرح کردند.
گفتنی است که فیلم داستانی «قرار ملاقات» نخستین تجربه شهاب حسینی در عرصه کارگردانی فیلم کوتاه در سومین روز از برگزاری جشنواره فیلم «سما» روی پرده رفته است که در قالب داستانی سوررئال ارادت انسان به پروردگار را نشان میدهد.