نیازهای درست و نادرست!
یکی از روان شناسان معاصر موسوم به "مسلو" در باره ی نیازهای انسان می گوید: نیازهای انسان به دو گروه تقسیم می شود:
1-نیازهای فیزیولوژیک(آب،غذا و...)و نیازهای روان شناختی مانند : محبت، امنیت واحترام به خود که به این نیازمندی ها "نیازکمبود" هم گفته می شود چون اگر ارضا نشود انسان احساس کمبود می کند. 2-نیازهای عالی و یا فرا نیازهای رشد مانند نیاز به شناخت عدالت ،خیر وخوبی،زیبایی ، نظم یگانگی و..(روان شناسی عمومی .شعاری نژاد.ٌص638) -یکی از نیاز های مشترک،میان انواع مختلف پدیده های آفرینش ،حس نیازمندی است. می توان گفت گردش زمین آسمان بر همین پایه استوار گردیده است. گویی که همه در پی رفع نیاز مندی خویش به حرکت درآمده اند و هیچ چیزوهیچ کس آرام و قرار ندارد تا مطلوب خودرا به دست آورد . علامه طباطبا یی در تفسیر "المیزان" آن جا که سخن از عشق و محبت به میان می آورد، به این نکته اشاره دارد و جستجوی پدیده های عالم را نیازمندی آن ها به سوی موجودی که کامل است می داند.عشق و محبت را هم نتیجه کوشش موجودنیازمند درمسیرایصال به موجود کامل یافته تعبیر می نماید (نقل به مضمون)نیاز های نوع بشر می تواند واقعی و صادق و درست باشد و می توان مسیرآن را عوض کرد و نیاز های بدلی و کاذب را جایگزین آن ساخت.همان طور که دست یابی به مطلوب واقعی می تواند آرامش بخش باشد،تلاش برای رفع نیازهای کاذب نیزممکن است رضایت صوری ایجاد کند . و ما در دورانی به سر می بریم که صهیونیسم جهانی سرمایه داری با ایجاد پادشاهی پنهان وسلطه ی همه جانبه و فراگیر خود وبا تکیه بر دو منبع قدرت یعنی جمع آوری طلاهای عالم و تسلط و تصرف رسانه های خبری و فرهنگی، لحظه به لحظه نیاز های دروغین جدیدی را برای مردم دنیا رقم می زند .این ابزار رسانه ای است که به ما می گوید به چه چیز ی نیازداریم ودرجستجوی چه چیزی باشیم. احساس نیاز به اشیای مادی و بخشی از محصولات فرهنگی را رسانه های صهیونیستی و مقلدان آن ها دامن می زنند امروز کار به جایی رسیده است که هر محصولی که در زندگی ما وارد می شود حداکثر بیشتر از پنج سال دوام پیدا نمی کند .زیرا محصولی نو تر وارد بازار شده است و نیازهای جدیدی تولید شده است وهمه پذیرفته اند که پیوستن به دنیای جدید و داشتن زندگی مدرن اقتضا می کند که اسباب زندگی تغییر اساسی پیداکند، تنها زمانی به خود می آییم که می بینیم شبانه روز می دویم وبه جایی نمی رسیم . یعنی؛ توقف ودر جا زدن و فرسودگی قوا ونیروهای حیات، وتازه حسرت همه چیزبردلمان ما نده است .می گردیم تا مقصر را پیدا کنیم . رسانه های صهیونیستی به ما می آموزند که دوست کیست و دشمن کجاست؟!. .بی جهت نیست که پس ازگذشت سه دهه از انقلابی بزرگ که حاصل رنج اولیا ی الهی و شهدای گران قدر است. یک مرتبه مورد بی مهری گروهی قرارمی گیرد، رسانه ها نیاز های جدیدی را ایجاد کرده اند؛ آن ها می گویند که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. نیازهای تازه ای وارد بازارسودا و تجارت شده است. دجال ها یک چشم بیشتر ندارندو آن چشم اقتصاد است. با وعده و وعید دنیا را اداره می کنند." الشیطان یعدکم الفقر" هر روز ما را از فقر می ترسانند و البته فقر چیز خوبی نیست.اما نمی گویند چه کسانی مردم دنیا را فقیر کرده اند. هفت انقلاب معروف مردمی را در این قرن اخیربا فشار و بحران سازی مالی و اقتصادی از بین برده اند؛ تنها انقلاب اسلامی توانسته است مقاومت کند و مقتدرانه به راه خویش ادامه دهد. آیا این انقلاب هایی را که نابود کردند به جای آن رفاه و آسایش آوردند؟هرگز! غارت جهان با گوشت و پوست صهیونیسم عجین شده است.سرمایه داری زالو صفت به جز منافع خویش به هیچ موضوع انسانی نمی اندیشد.امام راحل ما یک زمانی فرمودند اگر قرار است از بین برویم چرا با دست خودمان ازبین برویم.گویی دشمن پیش از دیگران این مطلب را شنیده است که با جنگ نرم وبا ابزار رسانه وبا دست هوا پرستان داخلی کمر به قتل ما بسته است.متأسفم که بگویم ازهول هلیم در دیگ افتاده ایم. چند سالی است که ستون پنجم دشمن به ما تلقین می کندکه مقاومت در برابر آمریکا و اسراییل بی هوده است.یا با لحنی حق به جانب عنوان می کند که ما در دنیای جدید باید اهل معامله و داد و ستد باشیم و از منافع ملی دفاع کنیم و از حمایت مظلومان لبنان و فلسطین دست بر داریم.بی چاره ها نمی دانند که خط مقدم دفاع از ایران اسلامی در کجاست، و به دنبال آن هستند تا اتحاد مظلومان ازهم گسسته شود که راحت تر بلعیده شوند! آیا بعضی دولت های گذشته نهایت همراهی و مدارا و غایت رفتارلیبرالیستی را با دنیای استکباری از خود نشان ندادند؟ چه اتفاقی افتاد؟جز ذلت و تحقیر به دست آوردند؟ رسانه های صهیونیستی تلاش می کنند تا به جای نیاز به انقلاب اسلامی ، نیازهای جدیدی برای ما بتراشند.بی جهت نیست که عوامل داخلی آن ها در طول سالیان گذشته پدیده ی انقلاب را اشتباه محض قلمداد کردندو حضرت امام راحل ما را به موزه فرستادند و ادبیات و گفتمان دهه شصت را دگرگون ساختند، مثل این که امام را رهبری گفتند و به جای امت ، ملت را نشاندندو امروز هم جمهوری اسلامی را جمهوری ایرانی می نامندونص صریح قانون اساسی راکه بر حمایت از مستضعفان و مظلومان تأکید دارد با شعار:"نه غزه،نه لبنان/جانم فدای ایران" هویت انقلاب را در معرض تهاجم قرار داده اند.زشت تر آنکه اخیرا" در برنامه ی استکبار ستیزی دانشجویان به امام راحل ما توهین کرده اند و تصویر ایشان را به آتش کشیده اند و این یعنی؛ مثلا" الفاتحه!به ویژه آنکه "اوباما" از این جماعت هم حمایت کرده است! امید است فردای قیامت هرکس با ولی خودش محشور گردد!
در واقع می توان گفت پادشاهی مستبد پنهان جهانی نیاز های تازه ای را برای این جماعت به وجود آورده است.طلاها در دست صهیونیست هاست، این جماعت هم به شدت نیازمند آن هستند.مبارکشان باشد!ولی آیا می شود به ضرب و زور زرهای نامشروع، یک اقلیتی را بر اکثریت ملت غلبه داد؟ مردان و زنان متدین را عقیده بر آن است که در صورت یکسان شدن نیازمندی ها این امکان وجوددارد و می توان این تغییر زشت و سخیف را پذیرفت، لیکن مؤمنان ،نیازمند پروردگار عالمند که قدرت مطلق است و روزی بندگان را می رساندو اجر مجاهدان در راهش را ضایع نمی گذارد. آری ! ما به اصل فطرت خویش نیازمندیم.به فرا نیازها روی آوریم:نیاز به شناخت عدالت،خیر و خوبی،زیبایی،نظم ویگانگی و...
والسلام!