عباس ترین مشفق شعر انقلاب درگذشت
عباس ترین، مشفقِ شعر انقلاب درگذشت
تیتر خبر این بود:استاد عباس کی منش مشهور به مشفق کاشانی از شاعران برجسته کشورمان براثر عارضه قلبی در شامگاه یکشنبه 28دی ماه 1393 در سن 89 سالگی درگذشت!
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت شاعر برجسته آقای مشفق کاشانی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت شاعر غزلسرای برجسته جناب آقای مشفق کاشانی رحمة الله علیه را به خاندان مکرم ایشان و به خانوادهی شعر و ادب کشور و همهی شاگردان و علاقمندان این استاد فرزانه تسلیت عرض میکنم.
به جز شعر شیوا و دلنشین ، اخلاق و شخصیت انسانی و تعهد به آرمان های انقلاب نیز از جملهی ویژگیهایی بود که اینجانب را در مدت بیش از سی سال آشنایی نزدیک با این انسان مؤمن و آراسته ، به وی علاقه مند میساخت.
رحمت و مغفرت الهی بر روان او
سیّد علی خامنهای
30/ دی ماه/ 1393
حضرت آیت الله نمازی دامت برکاته نماینده ولی فقیه و امام جمعه محبوب کاشان نیز بدین مناسبت اطلاعیه ای صادر کردند. متن اطلاعیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت غزل سرای ارجمند و پیش کسوت شعر و ادب، آقای عباس کی منش مشهور به مشفق کاشانی موجب تأسف گردید .
او انسانی مؤمن، متعهد، دارای اخلاق حسنه و پای بند به آرمان های انقلاب وامام بود.پای بندی و پایداری او و اشعار نغز این استاد گرانقدر به خصوص در زمینه توحید، پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت، او را مورد علاقه همگان به ویژه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اله العظمی خامنه ای قرار داده بود .
ایشان در جمع دوستان و در انجمن شاعران ایران جان به جان آفرین تسلیم نموده و در جوار رحمت حق مأوا گزید.
فقدان این استاد بزرگوار را به خانواده محترم و همه شاگردان و دوستدارانش تسلیت گفته وبرای آن مرحوم علوّ درجات را خواستارم.
عبدالنبی نمازی
نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه کاشان
30دی ماه 1393
مشفق یکی از تأثیر گذار ترین شاعران انقلاب اسلامی است. این را به خوبی می شود از فحوای کلام امام خامنه ای مدظله العالی و نماینده ی ایشان در کاشان در پیام های تسلیت و در پیام مقام معظم رهبری در مراسم نکوداشت مشفق در 21 مردادماه92 دریافت:
بسم الله الرحمن الرحیم
اولاً بسیارکاربجا و درستی انجام دادید که برای جناب آقای مشفق -شاعر عزیزمان- بزرگداشت گرفتید، نکوداشت گرفتید. یقیناً تقدیر و برجستهسازی شخصیّت و خصوصیّات برجستگان ما، کمک می کند به اینکه جوانان ما، کسانی که استعداد دارند و ظرفیّت دارند، بتوانند حرکت کنند و پیش بروند. وقتی از شاعر تمجید می شود، نفس این، شاعرپرور است. شما میبینید، در دوران های گذشته شعرای بزرگی که مورد تشویق و تمجید حکّام وقت قرار گرفتند، موجب شده که در همان مجموعه کسان زیادی شاعر و نکتهپرداز و مضمونساز به وجود بیاید؛ این چیز اساسیای است. بنابراین تشویق شاعران بزرگ و برجسته کردن شخصیّت آن ها کمک می کند به پیشرفت ادبیّات و شعر.
جناب آقای مشفق هم از شعرای خوب زمان ما هستند. بنده البتّه از قدیم با بعضی از اشعار ایشان -در مطبوعات و این ها- آشنا بودم و شخص ایشان را هم که از اوائل انقلاب به اتّفاق آقای حمید و مرحوم شاهرخی و این ها، مکرّر آقایان را زیارت می کردیم؛ از شعرهایشان می شنیدیم، استفاده می کردیم. و غزل ایشان، غزل پخته و مضمون دار و خوش اسلوبی است؛ یعنی یکی از غزل سرایان برجستهی زمان ما جناب آقای مشفق هستند؛ بیشتر سبک عراقی - و در عین حال دارای مضمون، دارای الفاظ شستهرفته و پخته - غزل ایشان را تشکیل می دهد. حالا البتّه ایشان در فنون دیگر هم شعر می گویند، قصیده هم می گویند، قطعه هم می گویند، لکن غزل ایشان یک برجستگی ویژهای دارد. در جلسات شعریای که بنده در آنجاها حضور داشتهام و توانستهام بشنوم از شعرها، شعر ایشان همیشه یک شیرینی و برجستگی و زیبایی خاصّی داشته. جا دارد که از ایشان حقیقتاً تشویق بشود.
علاوه بر جنبهی شعری محض، دو خصوصیّت دیگر هم در آقای مشفق هست که قابل توجّه است: یکی اینکه شعر ایشان در خدمت هدف ها قرار می گیرد؛ در خدمت هدف های دینی و هدف های انقلابی. از اوّل انقلاب - از قبل انقلاب هم شاید همینجور بوده؛ امّا آنچه من اطّلاع دارم در دوران انقلاب [است]- شعر ایشان، چه شعر مذهبی و به اصطلاح شعر آئینیای که ایشان گفتند در مدایح و در موضوعات مربوط به ائمّه (علیهم السلام)، و چه شعرهایی که دربارهی مسائل انقلاب گفتند، همهی این ها شعرهای مفید و اثرگذاری است. آن بیت اوّل همین غزلی که الان ایشان گفتند، به نظر من میارزد به خیلی از شعرها و گفتهها و نوشتهها؛ در وقتی که دشمن و بعضی از دوست های نادان سعی می کنند فضاها را تیره و تار جلوه بدهند، می گوینداگر هوش و گوشی وجود دارد، اینجا پنجرهها باز است. این ها خیلی نکات مهمّی است. در غزل ایشان همیشه درطول این زمان ها آدم مشاهده می کند.
نکتهی دوّم شخصیّت خود ایشان است؛ ایشان یک انسان محترم و آراسته به اخلاق خوب، به رفتار خوب محسوب می شوند و ما در طول این حدود سی وچند سال که با ایشان آشنا هستیم و مرتبطیم و از ایشان شنیدیم و گاهی با ایشان نشست و برخاست کردیم، همیشه این رفتار را از ایشان ملاحظه کردیم. امیدواریم انشاء الله خداوند به ایشان سال های طولانی عمر بدهد؛ ایشان را، آقای حمید را - این پیشکِسوتهای شعر معاصر را- بایستی ارجمند داشت و عزیز داشت؛ انشاء الله آیندهی ادب و شعر فارسی هم به همین مناسبت و به همین میزان پیشرفت داشته باشد. والسّلام علیکم و رحمة الله !
این تجلیل شکوهمند از استاد مشفق کاشانی ما را از هرگونه تعریف و توصیف دیگری بی نیاز می کند. درباره ی زندگی شخصی وی نیز همه می دانند که متولد 1304 کاشان و پدرش هنرمندی توانا در حکاکی روی فلز و مادرش هنرمند قالیباف بود. در سال سوم ابتدایی ، معلمی دلسوز به نام حسن فریدی نطنزی به استعداد شاعری او پی برد و وی را با گلستان سعدی و اشعار نظامی و دیگرآثار برجسته ی ادب فارسی آشنا کرد. مشفق نیز در همین پایه ی تحصیلی همه ی استعداد خویش را به کار گرفت تا از معلم خود به شایستگی قدردانی کند. به این ترتیب اولین شعر وی در همین زمان متولد گردید. آموزگار او را رها نکرد و دستش را گرفت و به انجمن ادبی دبیرستان پهلوی برد و به استادان انجمن، حسین علی منشی و علینقی راوندی معرفی کرد. این ارتباط همچنان ادامه یافت تا آن که ابتدایی را پشت سر گذاشت و به دوره ی دبیرستان راه یافت و حسین علی منشی هم معلم ادبیات او شد و به این ترتیب مشفق یکی از علاقه مندان پرو پاقرص انجمن ادبی کلیم کاشانی شد که همه هفته در منزل استاد منشی تشکیل می گردید.
مشفق در سال 1326 در مراسمی که در دبیرستان برپا شده بود ، قصیده ی بلندبالایی را به استاد خود تقدیم داشت که در آن ابتدا شاعران بزرگ پارسی زبان را توصیف کرده و سرانجام به تکریم استاد منشی پرداخته بود. استاد نیز بعدها این لطف او را جبران کرد و قصیده ی زیبایی را به او هدیه کرد.هردو قصیده در صفحات 366 تا372 جلد اول خلوت انس آمده است. این سپاسمندی ها کار خود را کرد و مشفق در پی شفا یافتن از یک بیماری مهلک و توسل پدرش در هیأت ابوالفضلی کاشان سبب شد تا شاعر جوان در سن 19 سالگی، اولین شعر آیینیاش را با تضمین 12 بند محتشم پدیدآورد. شعری که در اندکی کوتاه با عنوان«صلایغم» به چاپ رسید و شهرت آن تا کربلا نیز رفت و مرحوم آقا بزرگ تهرانی آن را در« الذریعه الی تصانیف الشیعه » به ثبت رساند و این گونه معرفی کرد: تضمین دوازده بند محتشم اثر عباس المشفق القاسانی.
مشفق بعد ازفارغ التحصیلی از دبیرستان به استخدام آموزش و پرورش کاشان درآمد و تا آن جا پیش رفت که به مقام معاونت اداره رسید. سهراب سپهری نیز در همین زمان با او همکار شد و مشفق به طبع نازک و لطیف وی پی برد و او را به عالم شعر و شاعری تشویق کرد. در سال های26 - 1325 به اتفاق به انجمن کلیم استاد منشی می رفتند. گفتنی است عنوان این انجمن بعدهابه صبا تغییر یافت و به دست مرحوم استاد مصطفی فیضی سپرده شد و مشفق همچنان تا سال ها بعد با آن پیوستگی و ارتباط داشت.
درسال1333 وقتی مشفق برای ادامه ی تحصیل عازم تهران شد، وزارت آموزش و پرورش بخشی از ساعات خدمت او را در اختیار گرفت و بعد از فارغ التحصیلی نیز او را رها نکرد. به این ترتیب مشفق پایتخت نشین شد و قبله گاهش مجامع ادبی تا خود شمع محفل ادب و ادب دوستان گردید.
وی در بیشتر قالب های شعر فارسی طبع آزمایی کرده است و به غزل بیش از قالب های دیگرعلاقه دارد در رباعی نیز بسیار تواناست.از شعرای متعهدی است که در دوران انقلاب و دفاع مقدس در کنار سپیده کاشانی ، حمید سبزواری ، محمود شاهرخی ، مهرداد اوستا و دیگران با سرودن اشعار ارزشی، روحیه حماسی آحاد مردم به ویژه رزمندگان و خانواده های شاهد را دو چندان می کرد. سرانجام نیز به عنوان چهره ماندگار شعر و ادب انقلاب اسلامی شناخته شد.
مسئولیت های وی پس از انقلاب:
1- عضو شورای عالی شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
2- از اعضای موسس و عضو انجمن شاعران ایران
3- عضو انجمن قلم ایران
4- عضو شورای شعر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس
آثار به جا مانده از وی:
صلای غم 1323 / اشک ها 1323 / شباهنگ1323 / خاطرات1326 / سرود زندگی1342 / شراب آفتاب1343 / آذرخش1365 / آیینه خیال 1370 / سرود سرخ بهار1373 / هفت بند التهاب 1376 / پنجره ای رو به آفتاب 1378 / فراز مسند خورشید1378 / گزیده ادبیات معاصر، شماره چهارده 1378 / شب همه شب1381 / سیرنگ 1382 / اوج پرواز1386 / کهکشان آبی1386
کتاب های تحقیقی و پژوهشی:
تصحیح دیوان حاج سلیمان صباحی بیدگلی/1340
تذکره ادبی"خلوت انس" ،3 مجلد/1368،1388
گردآوری:
پرتوی از انوار نیمه خرداد/ نقشبندان غزل/ شعر جنگ/ جمعه خونین مکه/ شعر شهادت/ سوگنامه امام/ آیینه آفتاب/ سیمای محمد(ص)/ آیینه عصمت/ آیینه ایثار/ آیینه رجا/ آیینه صبر/ آیینه عفاف/ همیشه در قلب منی مادر/ محراب آفتاب.
گفتنی است در سال 1376 به اتفاق استاد حمید سبزواری سفری به کاشان داشتند و من در آن هنگام رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان بودم. هنگام نماز مغرب و عشا بود که در مسجد شامخی خدمت هردو بزرگوار رسیدم دستشان را بوسیدم و خیر مقدم گفتم و به اطلاع شان رساندم که با پیشنهاد من بنده چند خیابان مزین به نام برجستگان ادبی شهر شده است ، از جمله نام خیابان محل زندگی ایشان به نام خود شان مزین شده است.
برای اطلاع همشهریان عزیز، تصویر خبر این نامگذاری که در همان ایام به همت دوست عزیزم مهدی گرگ پور در ویزه نامه قدس کاشان درج گردید، منعکس می شود:
درگذشت استاد عباس کی منش مشهور به مشفق کاشانی را به همه ی ادب دوستان و یاران و آشنایان صدیق وی به ویژه به همکاران ارجمند آموزش و پرورش کاشان سرکار خانم کی منش و حاج آقا احسان مبینی نژاد تسلیت می گویم. روان آن ادیب فرهیخته در جوار اولیای الهی شاد باد!