آشنایی با دو فرزند بزرگوار امام علی النقی علیه السلام
آشنایی با دو فرزند بزرگوار امام هادی(ع)
حاج شیخ عباس قمی (که درود خدا بر او باد) در بخش زیارات مفاتیح الجنان می گوید:
معروف است که در نزد قبر عسکریین علیهما السلام قبور جمله ی از سادات عظام است که از جمله ی آن هاست حسین پسر امام علی النقی علیه السلام و من بر حال حسین مطلع نشدم؛ لکن آن چه به نظرم می رسد آن است که سیّدی جلیل القدر و عظیم الشأن بوده زیرا که من از بعضی روایات استفاده کردم که از مولای ما حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و برادرش حسین بن علی تعبیر به سبطین می کردند و تشبیه می کردند این دو برادر را به دو جدّشان دو سبط پیغمبر رحمت امام حسن و امام حسین علیهما السلام و در روایت ابوالطیّب است که صدای حضرت حجّت صلوات الله علیه شبیه بود به صدای حسین و در شجره الاولیاء تألیف سیّد فقیه محدّث حکیم سید احمد اردکانی یزدی در ذکر اولاد حضرت امام علی نقی علیه السلام است که حسین فرزند آن حضرت از زهّاد و عبّاد بود و به امامت برادر خود اعتراف داشت و شاید متتبّع ماهر بیابد غیر از آن چه ذکر شد چیزی که دلالت کند بر جلالتش.
نظر حاج شیخ عباس قمی در مورد محمّد فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام
و نیز بدان که امامزاده سیّد محمّد فرزند امام علی النّقی علیه السّلام را در نزدیکی بلد یک منزلی سامرّه مزاریست مشهور و با جلالت شأن و بروز کرامات معروف. عامّه ی مردم به زیارتش مشرّف می شوند و نذرها و هدایای بسیار به آن جا می برند و حاجات می طلبند و اعراب آن حدود تمامی از او خوف دارند و حساب می برند. کرامات بسیار از آن بزرگوار نقل شده که مقام ذکرش نیست و بس است در جلالت آن جناب که قابلیّت و صلاحیّت امامت را داشت و فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام بود و در فوت او حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام گریبان خود را چاک فرمود و شیخ ما ثقه الاسلام نوری نوّرالله مرقده اعتقاد عظیمی به زیارت آن بزرگوار داشته و در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش سعی فرموده و در صورت کتیبه که بر ضریح شریفش نوشته این است:
هذا مَرقدُ السیّدِ الجلیلِ اَبی جعفر محمّدَبنِ الاِمامِ اَبی الحَسَنِ علیٍ الهادی عَظیم الشأنِ جَلیلُ القَدرِ کانتِ الشیّعهُ تَزعَمُ اَنّهُ الامامُ بَعدَ اَبیهِ علیه السّلامُ فَلمّا تُوُّفیَ نَصَّ اَبُوهُ عَلیَ اَخیهِ اَبی محمّدٍ الزّکیِّ علیه السّلامَ و قالَ لَهُ اَحدِث لِلَهِ شُکراً فَقَد اَحدَثَ فیکَ اَمراً خَلَّفَهُ اَبوهُ فی المَدینهَ طِفلاً و قَدِمَ علیهِ فی سامِرّاءَ مُشتدَّاً و نَهَضَ اِلیَ الرّجُوعِ الی الحِجازِ و لَمَّا بَلَغَ بَلَدَ عَلیَ تِسعَهَ فَرَاسِخَ مَرِضَ و تُوُفّیِ و مَشهَدُهُ هُناکَ و اَمَّا تُوُفّیَ شَقَّ اَبو مُحَمّدٌ علیهِ تَوبَهُ و قَالَ فی جَوَابِ مَن عَابَهُ علیهِ قَد شَقَّ موسیَ علیَ اَخیهِ هَارونَ و کانَت وَفَاتُهُ فی حُدودِ اِثنَینِ و خَمسینَ بَعدَ المأَتَینِ.
ترجمه: این مرقد سیّد جلیل، ابی جعفر محمّدبن امام ابی الحسن علی الهادی علیه السّلام است.که دارای مقام بزرگ است. شیعه را گمان بود که او امام است پس از پدرش علیه السّلام. پس چون وفات یافت پدرش بر برادرش ابی محمّد زکیّ علیه السّلام تصریح و تعیین نمود و او را گفت : شکرخدای به جای آور که خدا درباره ی تو امری حادث فرمود. هنگامی که او طفل بود، پدرش او را در مدینه گذاشت وقتی نیرومند شد در سامرّاء به خدمت پدر رسید و ( پس از مدّتی) دوباره قصد بازگشت به حجاز نمود . چون در نُه فرسنگی به یک آبادی و شهری رسید. بیمار شد و وفات نمود.(هم اکنون) قبرش در آن جاست و چون وفات کرد ابو محمّد(امام حسن عسکری برادرش) گریبان چاک کرد. ( کسی براو ایراد گرفت و امام حسن عسکری(ع) )در جواب کسی که بر او عیب گرفت، گفت: به تحقیق موسی(ع)بر برادرش هارون چاک زدگریبان خود را. وفات محمّد بن علی النّقی در حدود دویست و پنجاه و دو ه.ق. بود.
(ر.ک.کلیّات مفاتیح الجنان، تألیف: حاج شیخ عبّاس قمی رحمت الله علیه، به خط و ترجمه سیّدعلی صالحی، انتشارات افتخاری، تهران 1371، صص.887-889)
رنج های امام هادی (ع)
گفتنی است که شیخ عباس قمی ابتدا می گوید: من بر حال حسین مطلع نشدم؛ و در انتها تأکید می کند که : «متتبّع ماهر ببابد غیر از آن چه ذکر شد چیزی که دلالت کند بر جلالت سلطان حسین بیان کند». در مورد مزار وی به همین مقدار اکتفا کرده است که تعدادی امامزادگان در جوار مضجع شریف امام هادی علیه السّلام آرمیده اند. و با عنایت به اینکه محمّد برادر سلطان حسین پس از زیارت پدرش امام هادی(ع) زیاد توقف نمی کند و زود باز می گردد و اینکه چرا فرزندان امام هادی نمی توانسته اند در کنار پدر بمانند،دالّ بر آن است که حاکمان ظلم و جور فضای مناسبی را برای این اولیای الهی فراهم نکرده بودند.
حضرت امام هادی یک دعایی دارند که دربخش اوّل مفاتیح نیز آمده است که سید بن طاووس آن را برای ایمنی از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگی سینه ذکر کرده است و حضرت در فرازهایی از آن می گوید:
پروردگارا ! تویی پناه و ملجأ ما در شدائد و سختی ها و آن ها دفع نمی شوند مگر آن چه را که تو دفع کنی و برطرف نمی شوند مگر تو آن ها را برطرف سازی. و به تحقیق بر من نازل گردده حوادثی که پشتم از سنگینی آن به زحمت آمده است و پریشان حالم ساخته مشکلاتی که تحمبل آن بر من دشوار است...
در فراز پایانی دعا می فرمایند: پروردگارا ! بر محمّد و آلش درود فرست و به فضل و کرمت درهای وسعت و گشایش را به روی من بگشای و به حول و قوه ی خودت لشکر غم و اندوه را درهم شکن و با حُسن ظنُّ خودت مرا به درخواست شکایتم برسان! و شیرینی صُنع و نظام بخشی به امور را به من بچشان! مرا ببخش و از جانب خودت رحمت و گشایشی خوشگوار نصیبم فرما ! و برای من راه خروجی فوری قرار بده و مرا از همّت گماشتن به وظایف بندگی و به کارگیری سنت ها و احکامت مشغول چیز دیگری مفرما که ای خدا تنگ گشته سینه و دلم از غم و المی که بر من وارد گردیده و دلم پر از اندوه است به برداشتن آن چه بر من وارد شده است و تنها تو قادری به برطرف کردن آنچه که به آن مبتلایم.... ( همان منبع، صص205،206).
هیچ سند و مدرکی واضح تر از بیان امام معصوم نیست که گرفتاری های زمان خود را به زبان دعا انعکاس داده است. اگر می بینیم مزار فرزندش سلطان حسین در روستای ابیازن نطنز است جای تعجبی نیست.
میلاد امام هادی(ع) مبارک!