شاعر عشق و مهربانی
شاعرعشق و مهربانی
عباس خوش عمل در 25 دی ماه 1337 شمسی درکاشان به دنیا آمد.پدرش شاطرحسین، قاری و استاد قرآن و مداح افتخاری اهل بیت است. با استاد فقید حسین لاهوتی(صفا) و استاد سیدرضاخان صانعیکاشانی نقاش و شاعر و صائم کاشانی رئیس انجمن ادبی سخن نیز نسبت فامیلی دارد.تحصیلات مقدماتی او ازپایهی اول ابتدایی تا پایان سوم راهنمایی در دبستان و دبیرستان ملی(غیرانتفاعی)خیام گذشت. مدیر این آموزشگاه حجت الاسلام والمسلمین شیخ علی محمد مدرس کاشانی بود که از چهره های بارز فرهنگی و ادیب و شاعر و خطیب و واعظ شهیرکاشان به شمار می رفت. شخصیّت هایی چون سهراب سپهری و مشفق کاشانی نیز در این آموزشگاه درس خوانده اند. در ساعات فوق برنامهی مدرسهی خیام، شاهنامه ی فردوسی، داستان های مثنوی و شعرهای ساده شاعران طراز اوّل زبان فارسی تدریس می شد.
دوره دوم تحصیلات خوش عمل در دبیرستان امام خمینی(پهلوی سابق) سپری شد. این آموزشگاه علاوه بر آنکه شخصیّت های برجسته ای را پرورش داده در طول دوران مبارزات علیه رژیم طاغوتی پهلوی منشأ افتخارات بزرگی نیز در شهر بوده است. وی پس از اخذ دیپلم از این آموزشگاه یک سال در حوزهی علمیهی آیت الله یثربی (ره)کاشان دوران طلبگی را تجربه کرد و مفدمات علوم را گذراند و در ضمن آن نصاب الصبیان را برای طلاب مبتدی تدریس نمود.
در تابستان سال 1357 به سبب سرودن شعری صریح در هجو شاه و خاندان سلطنت پهلوی و قرائت آن در انجمن ادبی صبا تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و ناگزیر چند ماه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را در روستاهای کاشان متواری گردید و زندگی مخفیانه ای داشت که شرح این ماجرا پس از پیروزی انقلاب در روزنامهی کیهان سال 59 منتشر گردید.
در سال 1360به تهران مهاجرت کرد و به استخدام روزنامه اطلاعات درآمد و تا سال 1376 در کسوت خبرنگارارشد، ویراستار، سرمقاله نویس،مشاورادبی وتحریریهی روزنامه و همچنین دبیرسرویس مقالات درمجلهی جوانان،ادبستان انجام وظیفه کرد. علاوه بر آن با نشریات دیگری چون ماهنامهی گلچرخ به مدیریت موسوی گرمارودی و مجلات گل آقا نیز همکاری داشت و از معدود اعضای هیأت تحریریه ی گل آقا بود که هرماه بابت سرودن شعرهای طنز و فکاهی از مرحوم کیومرث صابری حق التحریر دریافت می کرد.
از دیگر تلاش های ارزنده ی خوش عمل همکاری با شورای شعر وزارت ارشاد است که در سال های اوّلیه فعالیت این شورا در کار گردآوری مجموعه های شعر با استاد مشفق و استاد فقید شاهرخی همراهی کرده است. مدتی نیز همکار رادیوی ایران بوده و برای برنامه هایی چون «درانتهای شب» مطلب نوشته است.
پس از پایان جنگ تحمیلی به عنوان یکی از شاعران برگزیده ی دفاع مقدس شناخته شد. در اولین مسابقه سراسری شعر 15 خرداد در دهه ی 60 نیز به عنوان نفر اول کشوری در شعر نو معرّفی گردید!حال آنکه پیش از آن نه تنها شعر نو نمی سرود بلکه موافق آن هم نبود ولی به سبب هوش سرشار و دریافت موقعیت زمانی و نیاز جامعه از خود انعطاف بالایی نشان داده و در این زمینه نیز فعّالیّت داشته است.در زمینهی داستان نویسی نیز خوش درخشیده است و تا کنون هفت الی هشت داستان کوتاه نوشته که در صفحات داستانی روزنامه های کیهان و اطلاعات و مجلاتی چون جوانان به چاپ رسیده است. مشوّق او در این رشته استاد علی اصغر شیرزادی داستان نویس برجستهی معاصربوده است.
عبّاس خوش عمل در طول این سالیانی که بر وی گذشت با بسیاری از شخصیّت های ادبی و هنری فرهیخته حشر و نشر و مصاحبت نمود. در ابتدای کار خود در روزنامه اطلاعات، تحت حمایت استاد مشفق کاشانی بود. بنا به گفته ی خودش استاد مشفق کاشانی حق پدری و سرکارخانم سیمیندخت وحیدی حق مادری بر گردن او دارند. در همان ایّام به اتفاق احمدعزیزی در مجلس درس استادان فلسفه احمد فردید و علامه جعفری حضور می یافت. و به دیدار بزرگانی چون استاد محیط طباطبایی، ذبیح الله منصوری، قدسی مشهدی، عمادخراسانی، اخوان ثالث، ابوالحسن ورزی، محمدعلی مردانی، گلشن کردستانی، استاد امیری فیروزکوهی وحتی مظفر بقایی می رفت واز محاضرشان استفاده می نمود. زمانی که استاد مهرداد اوستا درحوزهی هنری بود، خوش عمل در همهی جلسات شرکت داشت و با شادروانان قیصر امین پور، سیدحسن حسینی، و دیگر فرهیختگانی چون ساعدباقری مجالست و گفت و گو می کرد. نزدیک به ده سال در دفتر تحریریهی روزنامه ی اطلاعات، میز و صندلی کارش در کنار میز کاردکتر علیرضا قزوه بود. او دراین مورد می گوید: قزوهی عزیزهمیشه زلال و مهربان بود و بخصوص از آن روزی که روزنامهی کیهان درصفحه دوم خود خبر درگذشتم را چاپ کرد! با من بسیار مزاح می کرد. او همیشه مرا «عباس»صدا می کرد بی هیچ پیشوند و پسوندی...چنان با من صمیمی بود-والبته هست- که همیشه با نگاه به چهره ی صمیمی و روحانی قزوه احساس آرامش کرده ام. این حقیقت را بارها گفته ام.
خوش عمل افتخار آشنایی و مجالست و گفتگو با بسیاری از چهره های بارز و سرشناس ادب و فرهنگ و هنر و سیاست ایران اسلامی را داشته است و از آنان خاطراتی بسیار دارد که می طلبد آن ها را ثبت تاریخ نماید. از جمله با امیدعلی مسعودی،جلال رفیع، افشینسرفراز، محمدحسینمدل، ایرجقنبری، حسنجلایر، عباسباقری، شیرینعلی گلمرادی، رضا عبداللهی، مجیدزورقی(شفق)خواهرزادهیمهدیسهیلی، مصطفی قاضی نظام، پرویزعباسیداکانی، نصرالله مردانی، سیدنظام ملاهویزه، استادرحمت موسویگیلانی، محمد جواد محبت، روانشادعزیزاللهزیادی، روانشاد محمدرضاآقاسی، عبدالجبارکاکایی، جوادمحقق، ابوالفضلزرویینصرآباد، سید حسن ثابت محمودی(سهیل)، محمدعلی محمدی(ریحان)، عباس براتی پور، ضیاءالدین ترابی، حسن اسدی(شبدیز)، روانشاد مهدی خازن، مهیارکاوه، جلال محمدی(گلچین)، محمدعلی اخوات فومنی(وارش)، تیمورگورگین، صادق کرمیار، محمدعلی علومی و یوسفعلی میرشکاک حشر و نشر داشته است.
تا کنون هشت جلد از کتابهای شعرخوش عمل در قالب جد و طنز و آیینی منتشر گردیده است. عناوین کتاب های انتشار یافته عبارتند از:
1- « در پگاه ترنم»، ناشر:حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی. 2-« شعله ی آواز» ناشر: موسسه ی اطلاعات. 3-« پاتنوری» ناشر: موسسه ی اطلاعات. 4-« باغستان نرگس»(گزیده ی ادبیات معاصر) ناشر:کتاب نیستان. 5-« جلوه ی اسرار»(شعرهای آیینی) ناشر: نشرسنا. 6-« تلخک»(مجموعه کامل شعر طنز) ناشر: نشرتکا(توسعه ی کتاب ایران). 7-«شعرهای طنز شاطرحسین»(به کوشش محسن حافظی) ناشر:نشرجمال. 8- گدازه های دل.
خوش عمل دارای دو فرزند و در حال حاضر ساکن روستای یوسف آباد صیرفی شهریار تهران است. فرزندش محمدحسین نیز اهل شعرو شاعری است.
قریب 15 سال است که به دلیل بیماری-ام.اس کنترل شده و دیسک کمر و سیاتیک رنج می برد و اخیرا هم چشمهایش دچار آب مروارید آورده بود که تحت معالجه قرار گرفت و بهبود یافت.وی برای امرارمعاش در منزل به کار ویراستاری مشغول است و با دفتر نشر رهبری نیز در همین زمینه همکاری دارد.
نگارنده نیزهمواره خود را رهین محبّت ها و خصال نیکوی خوش عمل دانسته است و هیچ گاه خاطرات خوب و شیرین با ایشان را از یاد نبرده ام . از جمله در یادداشتی که در کتاب « میلاد سخن گذار و میلاد سخن » آیین ارج داشت غزل سرای نامدار معاصر استاد صائم کاشانی در صفحه 50 درج گردیده است، گفته ام: «... در روز نوزدهم دی ماه 1356 این بنده، خبر قیام مردم قم را همان روز از طریق دوست ارجمندم جناب عبّاس خوش عمل خطاب به استاد صائم و مرحوم خباز در حالی که شانه به شانه در پیاده رو راه می رفتیم شنیدم...».
اوّلین باری که با استاد خوش عمل آشنایی یافتم تابستان سال 1356 در کتابخانه ی باغ فین کاشان بود. آن سال هم جلسات انجمن ادبی صبا طبق مرسوم همه ساله در باغ فین برگزار می شد. گرمای طاقت فرسای مرکز شهر اجازه نمی داد که این نشست ها در اتاق کار مرحوم مصطفی فیضی معاون اداره فرهنگ و هنر و رئیس انجمن برگزار گردد. خوش عمل به اتفاق استاد صائم برای اوّلین بار به انجمن آمدند و شعرخواندند. تشخیص این مطلب که ایشان دانش آموز سال آخر دبیرستان باشند برای من کمی دشوار بود، زیرا در آن زمان فربه و بلند بالا بودند و اعتماد به نفس عجیبی داشتند. اشعار محکم و استواری که در انجمن قرائت می کردند،هیچ کمی و کاستی با شاعران طراز اول انجمن نداشت.پس از پیروزی انقلاب به جد در کم کردن وزن خود کوشیدند و شنیدم که پس از ماه مبارک رمضان که از اتفاق به تابستان هم افتاده بود تا چند ماه بعد رژیم غذایی داشتند به طوری که سید رضای شاعر به من می گفت اگر ایشان را ببینی نمی شناسی!
این آشنایی و دوستی با وی روز به روز گسترش یافت. زمانی که من سروده های مرحوم سیّد رضا محمّدی نوش آبادی را پاکنویس میکردم، خوش عمل نیز اشعارآن مرحوم را حک و اصلاح می کرد. کم کم من هم به این صرافت افتادم که اشعارم را در معرض نقد و اصلاح ایشان قرار دهم. خوش عمل با روی گشاده و سخاوتمندانه این زحمت را پذیرفتند و اولین کسی بودند که بنده را تشویق کردند که وارد عرصه ی غزل سرایی شوم . دست نوشته های اصلاحی ایشان همچنان به یادگار نزد من محفوظ است.
پس از انقلاب و مهاجرت به استان سیستان و بلوچستان ، در بزمان ایرانشهر به اتفاق همکاران فرهنگی منطقه اقدام به انتشار نشریه ای به نام « قلم »کردیم. هرگاه که به ولایت باز می گشتم، در تهران سری هم به ساختمان روزنامه اطلاعات که آن موقع در ابتدای خیابان خیّام بود می زدم و ضمن تجدید ارادت خدمت ایشان ، اشعارم را در اختیارشان قرار می دادم و در پایان هم مطالبهی مطلب و اثر می کردم تا در نشریه قلم بزمان به چاپ برسانیم. « ای بلوچ مسلمان » عنوان یکی از این اشعار ایشان است که در قالب مسدّس سروده شده و در نشریه قلم بزمان به چاپ رسیده است :
ای بلند آشیان ای بلوچ / خدا جوی ابلیس ران، ای بلوچ / تویی فخر هر قهرمان ای بلوچ / بپاخیز بر ضدّ خان ای بلوچ/ تویی فخر ایران و قرآن و دین / به انگشتر صدق و تقوا نگین.
بپا خیز و اسلام را یار باش / در این برهه آگاه و بیدار باش / به قرآن و ایران وفا دار باش / فنا ساز خان ستمکار باش/ رها کن ز دست عدو خویش را / تملّق مگو خان بد کیش را.
خمینی تو را قائد و رهبر است / که فرزند اسلام و پیغمبر است / وطن خواه و آگاه و دین گستر است / تو را یار و دلسوز و هم یاور است / دلش خرّم از دیدن روی توست / خمینی زعیم است و الگوی توست.
تو را خان خائن طرفدار نیست / خدا را و اسلام را یار نیست / به فکر تو یک لحظه بیدار نیست / ستمکار در فکر ایثار نیست/ به فکر تو دائم خمینی بود / که از نسل پاک حسینی بود.
بلوچ ای دلاور ! زمین مال توست / سلیمانی و این نگین مال توست / همه ثروت مالکین مال توست / نگهدار دین باش، دین مال توست/ تو کز پیش یزدان پاک آمدی/ نمک خورده ی سفره ی ایزدی.
بلوچ ای دلاور! در این انقلاب / قدم زن که راهی ست راه صواب / بکن نقشه ی خائنین نقش آب/ ز خان های دوزخ سرا رخ بتاب/ که غارتگر دسترنج تو اند/ همین خائنان دزد گنج تو اند.
بلوچ فداکار بشنو پیام / پیامی است از گفته های امام / ز من بر تمام بلوچان سلام / بپاخیز و کن ضدّ خان ها قیام/ خدا هست دائم پناه بلوچ / بود راه اسلام راه بلوچ. ( 29/12/1359)
این شعر و دیگر اشعار خوش عمل، بارها از رادیوی ایرانشهر و صدا وسیمای مرکز زاهدان خوانده شد. چون این یادداشت به طول انجامید به همین مقدار بسنده می کنم و برایشان آرزوی تن درستی و طول عمر با عزّت دارم. در تاریخ هفتم اسفندماه 1392مراسم پاسداشت ایشان در خانه ی شعر حوزه هنری برگزار گردید. درهمین ارتباط من نیز غزلی را سروده ام که تقدیمشان می کنم:
خاطر افروز جوانی خوش عمل / آفتاب مهربانی خوش عمل
راوی شیرین شعر انقلاب / نقش پرداز معانی خوش عمل
مرزبان سرزمین شعر ناب / آیه ساز آسمانی خوش عمل
روح میبخشد به جسم واژه ها / یک بهشت جاودانیخوش عمل
راهپوی سرزمین لاله ها / رهنورد آرمانی خوش عمل
همره پروانه های انتظار / مژده بخش زندگانی خوش عمل
در هوای گرگ و میش روزگار / می نماید دیده بانی خوش عمل
آن چه داردطنز و جدّ و شعر و نثر/ بهتر از ارژنگ مانی خوش عمل
راضی از او کردگار بی مثال / سرخ روی ارغوانی خوش عمل
احمد فرهنگ 8/12/ 1392