شنیدن کی بُوَد مانند دیدن!
«مبحث یقین و ایمان»
تو دانی که دیدن به از آگهی است
میان شنیدن همیشه تهی است
(فردوسی)
«یقین» آن چیزی است که می بینیم و «ایمان» آن است که می شنویم.
پس ایمان هایمان را به یقین تبدیل کنیم
روایت
یحیی بن نعمان گوید: در محضر امام حسین علیه السّلام شرفیاب بودم،
عربی نقابدار با چهره ای تیره رنگ وارد شد و سلام کرد.
حضرت سلام او را پاسخ گفتند.
آن مرد گفت: ای فرزند رسول خدا(ص) سؤالی دارم؟
فرمود: بپرس!
گفت: فاصله ی میان ایمان و یقین چه قدر است؟
فرمودند: اَربَعُ اَصابِع ! : چهار انگشت!
گفت : چگونه؟
فرمودند: اَلاِیمانُ مَا سَمِعناَهُ وَ الیَقینُ مَا رَأَینَاهُ وَ بَینَ السَمعِ وَ البَصَرِ اَربَعَ اَصَابِعُ.
- ایمان آن است که آن را می شنویم، و یقین آن است که آن را می بینیم
و فاصله ی بین گوش و چشم چهارانگشت است.
پرسید: میان آسمان و زمین چه قدر است؟
فرمودند: دَعوَهُ مستَجَابَه. : یک دعای مستجاب.
پرسید: میان مشرق و مغرب چه قدر است؟
فرمودند: مَسیِرَهُ یَومِ لِلشَّمسِ.
- به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.
پرسید: عزّت آدمی در چیست؟
فرمودند: اِستِغناؤُ عَنِ النّاسِ.
- بی نیازی اش از مردم.
پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمودند: اَلفِسقُ فِی الشَّیخِ قَبیحُ
وَ الحِدَّهُ فِی السُّلطَانِ قَبیحَهُ
وَ الکِذبُ فِی ذی الحَسَبِ قَبیح
وَ البُخلُ فِی ذِی الغِنا
وَ الحِرصُ فِی العالِمِ
- در پیران، هرزگی و بی عاری کاری زشت است.
-در قدرتمندان، درنده خویی قبیح و زشت است.
-در شریفان و نجیب زادگان دروغگویی زشت است
- در ثروتمندان، بُخل و تنگ نظری زشت است.
و در عالِمان حرص ورزی زشت است.
عرض کرد: راست گفتی ای فرزند رسول خدا(ص)...
( ر.ک. مجلّه ی اِرَم، فروردین79ش6، ص9)
شما قضاوت کنید
این نوع استدلال و شیوه ی پاسخگویی، دل ها را عاشورایی نمی کند؟
این حسین(ع) کیست که عالم همه ی دیوانه ی اوست؟
در ادبیات فارسی و دینی نیز یقین و باور به سه دسته تقسیم شده است:
علم الیقین، عین الیقین، حقّ الیقین
وقتی درباره چیزی به ما اطلاعات می دهند، مثلاً می گویند آتش مادّه ای است که حرارت و سوزندگی دارد، نسبت به آن علم پیدا می کنیم ،حال آن که هنوز آتش را ندیده ایم. زمانی که آتش را به ما نشان بدهند، نسبت به آن عین الیقین پیدا می کنیم زیرا شکل ظاهری آن را نیز بعینه می بینیم.امّا وقتی دست خود را در آتش فرو می بریم و آن را لمس می کنیم به حقیقت یقین یعنی حق الیقین می رسیم و آن علم و دانش و آن مشاهدات کاملاً باورمان می شود.
امروز تکنولوژی های نو نظیر سینما و اینترنت و ماهواره ممکن است به ما علم الیقین و عین الیقین ببخشندامّا بعید است به حقیقت معرفت برسانند؛ زیرا این هنر و قلم در حال حاضر ابزار فریبکاری و اغوای شیطان است .پس بر انسان های صالح است که در این عرصه وارد شوند تا شرایط را برای انتقال حقیقت یقین یا همان حق الیقین فراهم سازند. ان شاء الله!