تاریخچه نمایش در کاشان- نمایش های سنّتی: خاله رو رو
خاله رورو
خاله رورو نمایشی است بومی و همراه با خلاقیّت فراوان که پنج هنرپیشه و یک نوازنده داردو بیشتر متکی بر حرکت و آواز است. یکی « زائو » می شود که معمولاً زنی جوان و خوش سر و بر و شیرین زبان است که با همان لباس و آرایش مخصوص مهمانی و جشن و یا با پیراهن مخصوص چین دار و کمی گشاد که مخصوص زنان آبستن است، نقش خود را ایفا می کند، برای فضا سازی نمایش ، یکی دو تا چادر نماز زیر پیراهن و روی شکم خود می بندد تا وانمود کند که حامله است. وی ابتدا در وسط اتاق یا پنج دری می نشیند و بزک تندی می کند و سرمه می مالد،و هفت قلم آرایش خود را به رخ تماشاگران که همه خانم هستند ، می کشد ضمن توجّه آنان به خود،القا می کند که در چنین موقعیّت هایی هم از آراستن و پیراستن و دلبری کردن دست بردار نیست.آنگاه بلند می شود و به همراه ساز که غالباً دف و داریه است و گاهی نیز از سر ضرورت بر روی قابلمه و ظروف آشپزخانه ضرب گرفته می شود؛ آرام آرام می رقصد و شروع به خواندن می کند و در حال حرکت، سؤال و جواب ها آغاز می شود.
هنرمند بعدی در نقش « خاله » فرومی رود .خاله شخصیت گیس سفید و محرم اسرارخانواده است. لذا دیالوگ ها میان زائو و خاله رد و بدل می شود. و در این گفت و گوست که زائو به شمارش ماههاى باردارى خود می پردازد تا زمانی که وضع حملش فرا برسد .
نفر سوم نقش « ماما » را بازی می کند .وارد صحنه می شود و نوزاد را به دنیا می آورد. و بعد هم دور می چرخد و شعر می خواند و احیاناًپول جمع می کند.
نفر ات چهارم و پنجم ، در پایان نمایش ، خوانچه وسایل را داخل هشتی و مجلس جشن می آورند و لحظات فرح بخشی را می آفرینند.
دیگر هنرمند این نمایش ، نوازنده است که ریتم دیالوگ ها را تنظیم می کند. و شور و هیجانی به این مجلس زنانه می بخشد.
تماشاگران نیز هرکدام به نوبه ی خود در این برنامه مشارکت دارند و با کف زدن و همراهی و پاسخ جمعی با هنرمندان " همذات پنداری " می کنند.
اشعار نمایش خاله رورو ، در واقع مروری است بر رنج های ناشی از زایمان مادران و مشکلاتی که در کمین آن هاست. و نیز اقتدارو توان برنامه ریزی هدفمند ، و نقش مؤثر زن را در خانواده یادآوری می نماید؛ زنانی که مخاطب این نمایش هستند ممکن است هر کدام فرزندی به دنیا آورده باشند که به این ترتیب، اجر معنوی شان مورد تأکید قرار می گیرد و خاطره ای دلنشین را به یادشان می آورد.و برای دختران ازدواج نکرده نیز نوعی آینده نگری دلچسبی را پیش رو میگشاید. زایمانی که در این نمایش اتفاق میافتد، نه ماه کامل است ، ولی می تواند پیش از وقت مقرر یعنی در هفت ماهگی هم باشد. بازیگر نقش عروس با هر نشست و برخاست، گذشت یک ماه را نشان می دهد، و با ذکر جزئیات مراحل مختلف بارداری ، ارزش و فداکاری زن را در طول دوران بارداری و سپس زایمان فرزند نشان می دهد. و همچنین شخصیت عاطفی زن را برای استحکام بنیان های خانواده زیر ذرّه بین قرار می دهد. در لابه لای دیالوگها و اشعار زن، جسته و گریخته مردان نیز مورد انتقاد قرار میگیرند و این بخش دوم اجرا است که باظرافت و طنز و هجویههای خاصی مورد توجه قرار میگیرد.
با توصیفی که از شخصیت بازیگران و فضای نمایش ارائه گردید، هنرمندان اشعار زیر را با احساس تمام رد و بدل می کنند:
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ یک ماهه عروس؛ دوماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ دو ماهه عروس؛ سه ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ سه ماهه عروس؛ چارماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ چار ماهه عروس؛ پنج ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ پنج ماهه عروس؛ شش ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ شش ماهه عروس؛ هفت ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ هفت ماهه عروس؛ هشت ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله جون قربونتم؛ حیرونتم؛ صدقه بلا گردونتم، آتیش سر قلیونتم؛آفتابِ سر اون بومتم؛ مهتاب تو ایوو نتم؛ رفیق راه کرمونتم؛ هشت ماهه عروس؛ نه ماهه دارم؛ خاله حالاس، که بزام!
خاله:
خاله جون رو، رو و، رو؛ رشته پلو؛ عدسی پلو؛گندم و جو ؛چند ماهه داری؟ خاله چرا نمی زایی؟
زائو:
خاله ماهش سر اومد؛ خاله جون باباش نیومد.
دنباله نمایش در بخش بعدی درج می گردد....