آخرین بخش اشعار چاووشی: سُه نطنز
نطنز و توابع آن نیز در طول زمان با کاشان قرابت فرهنگی داشته اند.
در روستای سُه نطنز: «از حدود یک ماه، قبل از عزیمت زوّار به مشهد یا عتبات عالیات، خانوادة زائر، شخصی را به نام «چاووش» روانة کوچهها میکرد. چاووش، چندین روز در یکی از ساعتهای صبح و یا عصر در کوچهها شروع به قدم زدن وخواندن اشعار با لحن ویژهای میکرد و دیگران را ترغیب و تشویق مینمود. این نوایچاووش و اشعار مذهبی و مهیّج، عدّة دیگری را هم، خواه، ناخواه راهی زیارتمیکرد:
آن جا که غریب ناله زار کند آنجا که غریب رو به دیوار کند
بالای سر غریب خشتی باشد خواهر نبود که ناله بسیار کند
هر که در آرزوی کرب وبلاست با من آید به خاکپای حسین
از کرب و بلا برهنه پا آمدهام بنگر تو ببین تا به کجاآمدهام
مدام مرغ دلم همچو نی، نوا دارد به سر هوایگلستان نینوا دارد
چو دید غمزده لیلا که نوجوان اکبر خیال رفتنمیان اشقیا دارد
هرکه همدرد ماست خوش باشد عازمکربلاستخوشباشد
چهکربلاستعزیزانخدانصیبکند خدامرابهفدایشهشهیدکند
پایان بخش چاووشی...