اشعار چاووشی در قمصر کاشان(1)
در قمصر کاشان:
«هر کس که قصد عزیمت به کربلای معلّی را داشت، برایش چووشی( به گویش محلی) می‌خواندند. چووش‌خوان که یکی از اهالی بود، پشت زوّار حرکت می‌کرد و اشعاری را می‌خواند، در پایان هر بند، بدرقه‌کنندگان با صدای بلند بر محمّد و آل محمّد صلوات می‌فرستادند : اول از شوق احمد بسم الله بعد از آن لا اله الا الله چون که ما قصد کربلا کردیم طلب نصرت از خدا کردیم بر محمد و آل او صلوات چو بدیدیم مرقد مولا جمله غم‌ها از دل رهاکردیم بر سر مرقد علی‌اکبر اشک، جاری ز دیده‌ها کردیم بر محمد و آل او صلوات بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم تـرسمبماند آرزوی کربلا چه کربلاست که آدم به هوش می‌آید صدای نالة زینبهنوز به گوش می‌آید بر محمد و آل او صلوات
ادامه دارد...
