تاریخچه ی نمایش در کاشان-گروه نمایشی اردهال
2 - آیین نمایشی قالی شویان:
اهالی متدیّن « فین » کاشان، همه ساله دردومین جمعه ی ماه مهر، برنامه ا ی را به اجرا در می آورند که در نوع خود بی نظیر است.این برنامه به دلیل آن که دارای طرح مشخصّی است و حرکات نمایشی خاصّی دارد و در آن همسرایی و نوحه خوانی صورت می گیرد و فرشی مقدّس از نقطه ای به نقطه ی دیگری انتقال می یابد و چنانچه غریبه ای به جمع آن ها وارد شود ، مورد تهاجم قرار می گیرد ، مایه هایی نمایشی دارد و مدیریت و کارگردانی و بازیگری و امور فنّی ، جملگی در انحصار اهالی فین است و به نام آن ها ثبت شده است.بنابراین نمایشی آیینی است که با سرمایه ی عشق و ارادت خالصانه نسبت به اهل بیت اطهار علیهم السلام و با پیشینه ای هزار ساله ، ارزش و اعتبار پیدا کرده است . بهرام بیضایی در کتاب نمایش در ایران، مراسم مردم فین را به عنوان یکی از انواع نمایش پس از اسلام چنین معرّفی کرده است:
" در قرن دوم هجری، مردم فین کاشان، سلطان علی[ ابن امام محمّد باقر علیه السلام ]- امامزاده - را به پیشوایی فرا خوانده بودند، ولی او پیش از رسیدن به فین در حوالی اردهال به دست کفّار از پای در آمد[وبه شهادت رسید]. گویند مردم فین که برای نجات او رفته بودند، هنگامی رسیدند که جسد تکّه تکّه اش را یافتند، پس آن را در یک قالی پیچیدند و به آب رودخانه شستند، کفّار را به عقب راندند و گور و ضریحی ساختند، جسد را به گور سپردند و قالی را به ضریح.
قرن هاست که هرساله در جمعه ی میانه ی مهرماه ، مراسم عظیمی در اردهال بر پاست و مردم تا پانزده هزار نفر[تا سال 1344] از هر ده و شهر دور و نزدیک برای تماشا جمع می شوند. در میانه ی روز ناگهان سی صد چهارصد نفر مرد چماق به دست با حرکات و فریادهای ترس آور از راه می رسند ، این ها نشانه ی جهاد کنندگان هستند؛ می آیند و قالی را که نشانه ی مرد شهید است به کنار رود اردهال می برند و با چماقِ خیسشان به آن می کوبند و آن را می شویند و بعد به ضریح برش می گردانند. در همه ی این مراحل، نعره های لعنت و نفرینشان نسبت به کفّار بلند است و با چماق ، حالت تهدید کننده دارند و با چند تکیه کلام، تماشاگرمؤمن را به یاد شهدای کربلا می اندازند و خاندان بنی اسد که آن شهدا را به خاک سپرد و بر ایشان گریست. این بازی، فراوان شبیه است به نمایش بدوی مرگ « بعل Baal» و شست و شوی جسد او توسّط کاهنان در رود که در بین النهرین باستان مرسوم بوده است". ( بهرام بیضایی، نمایش در ایران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان،1387 ، ص56 ).