طنز دومینوی شهر هرت
«دومینوی شهر هرت»
"در ابتدای آفرینش، هرمزد در بالای آسمان با آگاهی و نیکی، روشنایی را پدید آورد و بر جمعیّت آفریدگان خویش افزود. «زمانِ درنگ خدای»، نخستین آفریده ی او بودکه نیرومند تر از همه ی آفرینش هاست. زمان، یابنده ی جریان کارهاست و از نیک یابندگان، یابنده تر است و از جست و جوکنندگان، جست و جو کننده تر است. زیرا داوری به زمان توان کردن. این زمان است که خانمان برافکند وپیری و مرگ بیاورد. اهریمن از تاریکیِ مادیِ خویش، تبهکاری و دروغگویی را بیرون آورد و به آزار و اذیّت آفریدگان هرمزد پرداخت. اهریمن هرگز چیزی نیکو نیندیشد، و نگوید و نکند؛ و هرمزد، راستگویی را آفرید. و آفریدگان او به مینویی آن چنان پرورده شدند که یکدیگر را یاری دهند تا سرانجام ، مردِ پرهیزگار برخیزد و اهریمن را به شکست وا دارد" .
پدربزرگ، وقتی این بخش از کتاب را خواند، نفسی تازه کرد و نیم نگاهی به نوه اش «یاشار» انداخت و لای کتاب قدیمی را بست و گفت:
دنباله داستان در ادامه مطلب: