باز هم سلام.يكي از شگفتي هاي هشت سال دفاع مقدّس اين بود كه گاهي يك محور عملياتي به دست تنها يك نفر حفظ مي شد.رزمنده اي كه همه ي همرزمانش شهيد و يا زخمي شده بودندو غيرت اسلامي او اجازه نمي داد تا تسليم دشمن شود؛ همواره اين آيه ي قرآن را آويزه ي گوش خود داشت كه: انّما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مَثنيَ و فُراديَ...از تنهايي نبايد هراس داشت، زيرا آنكه مسبّب الاسباب است، شرايط توفيق يك كار خوب را فراهم مي كند.من هم علاقه مندم در جشنواره ي شما شركت كنم وليكن فعلاً در وضعيت دانشجويي و كار پايان نامه در دانشگاه تربيت مدرس هستم. يك خاطره از دوران دفاع مقدس درباره ي روستاي مليحه سعدون در بخش داستان و خاطره ي اين وبلاگ وجود دارد، چنانچه لياقت دارد در مسابقه شركت دهيد. مطالب اين وبلاگ همه تأليفي صاحب اين قلم است. موّفق باشيد!

سلام.خوشحالم از اينكه سؤال كننده و پاسخ دهنده، به ادبيات انقلاب اسلامي تعلّق دارند.وب شما را در پيوندها قرار دادم تا همواره توفيق مطالعه ي آثارتان را داشته باشم . همان طور كه حدس زديد، قبلاً در ارشاد افتخار مصاحبت با شما را داشته ام و دورادور در جريان خدماتتان به ادبيّات دفاع مقدّس بوده ام. اميدوارم همواره دراين راه با ارزش، موفّق و سرفراز باشيد!