• وبلاگ : سديد كاشان
  • يادداشت : نامه ي گل
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تهراني 

    سلام.فروغ ابتداي خوبي نداشت ولي با تولدي ديگر تغيير مسير داد.نبايد کار به زندگي شخصي و اشتباهات زندگي او داشته باشيم.ولي ممکن است همان ها عامل بيداري او شده باشد.چون فطرت بشر گناه و بد کرداري را نمي پسندد.شما يک لحظه صحنه اي را تصور کنيد که فروغ بنا به دلايلي ازهمسرش شاپور کاريکلماتوريست معروف جدا شده است به دود و دم و...پناه برده است.برادرش فريدون در لايه ي پنهان و زيرين خوانندگي و شومن کاري مشکلات خاص خودش را دارد.پوران خواهرش در کنار نوشتن رمان و داستان مشکلات شخصي مخصوص خود را دارد.و قطعا" چنين شرايطي را نظام ضد ارزشي پادشاهي تحميل کرده است.کافي است مصلحي پيدا شود و از اين وضعيت تحليل درستي ارائه بدهد.فروغ به هر دليلي بود از شعرهاي غنايي و شهوت آفرين دست برداشت و تولدي دوباره آفريد و خود انسان ديگري شد .همين تحول براي خيلي ها از جمله رژيم شاهنشاهي قابل تحمل نبود.بعيد نيست اعصاب او را حسابي بر هم ريخته باشند.اميدوارم تصادفي که براي او رخ داد و منجر به فوت او شد در حالت مستي نبوده باشد.هرچه بود تولدي ديگر سبب بيداري خيلي از غفلت زدگان شد و همين براي واقعه ي بزرگ انقلاب اسلامي غنيمت بود.خدايش بيامرزاد!