سلام.از اين که به سديد کاشان سر زديد و پيغام گذاشتيد ،ممنونم.شعر قشنگ بعثت را خواندم و لذت بردم.چون درخواست کرده ايد که اشعارتان نقد شود، اين چند نکته را جسارتاً عرض مي کنم.1- راه درستي را انتخاب کرده ايد.ادبيات بايد در خدمت مکتب باشد و هر آنچه براي اهل بيت سروده شود ، ذخيره ي آخرت شاعر است. 2- از نظر اسناد مجازي ، شعر شما اثر گذار است. 3-به نظر مي رسد از آرايه هاي تشبيه و استعاره و کنايه و مجاز بهره ي کمي مي بريد. در شعر چنانچه از اين تکنيک ها استفاده نشود،جنبه ي ادبيّت خود را از دست مي دهد. 4- پس از آنکه پيش نويس شعر را تمام کرديد، دوباره آن را جرح و تعديل کنيد.گاهي لازم است تعدادي از آن مصراع هايي را که خيلي هم دوستشان داريد،کنار بگذاريد تا در عوض مخاطب به اندک اشعار شما رغبت نشان دهد.5- تمرکز کنيد تا از نظر محتوايي فقط به يک موضوع بپردازيد. ممکن است که شما علاقه داشته باشيد که چندين موضوع را با هم بياورديد ولي مخاطب مثلا توقع داشته باشد که شما به موضوع بعثت بپردازيد و نه شب معراج يا غدير خم...باز جسارت کرده ام و از ميان قصيده ي شما، اين چند بيت را برگزيده ام و با اندک دخل و تصرف مي آورم تا بهتر متوجه منظورم بشويد:جبرئيل آئينه ومجمر گرفت/درشبِ اَسراکه بال و پرگرفت/حق تعالي منّتي افزون نهاد/دورِهستي نشـأه يِ باورگرفت/رَحمَهٌ لِّلعالَمين دل برگـشـود/نفحه اي ازعالم برترگرفت/رايَتِ اِنّا فَتَحـنايِ مبين،/برفرازقـلّه ي خاورگرفت/بس سخنهاباخدا گفت وشنيد/تا علي را ساقيِ کوثر گرفت/خيلِ مستان وخماران در پي اَش/خالق جانها صفا ازسرگرفت /«مهدوي »هم لذّت مستي چشيد/دردژ مولا علي سنگرگرفـت/درنمازو رازهاي نيمه شب/يک توسل با دوچشمِ تر گرفت./ باز هم پوزش مي خواهم و انتظار دارم جناب عالي هم اشعار بنده را نقد بفرماييد که از معصوم(ع)نقل است که هديه مؤمن آن است که عيوب و اشکالات کار ش را به او متذکر شويد. از لطفتان ممنونم.