سلام

پس شما همان جناب فرهنگ رپپي ارشاد ما هستيد كه چون جوان بوديد چه حرفها پشت سرتان نمي زدند.

چون نمي خواستند شما با افكار واقعا روشن خود بمانيد.همه هم هنريها را از شما مي ترساندند.انگار كه مامور ساواكيد

زمان همه چيز رو روشن مي كند.

تا طرح جشنواره م امسال توسط كار گروه فرهنگي تصويب شد.آقايان زحمات سه ساله بنده رو به نفع ارشاد تمام كردند

چشم كه باز كردم آقاي فرهنگ ديدم كه رك و صريح ارشاد و فرمانداري با هم مي گويند برگزار كننده ارشاد است

شكايت بردم به بيت آقا و بازرسي استانداري و جشنواره م برگشت به سوي خودم

ابن ملجم مرادي اين كار را در حق جواني نمي كنند كه اينهمه كار براي فرهنگ شهر اونم از نوع ارزشي ش انجام داده.

الان هزينه هدايا و چاپ كتاب رو دستم داد بازرسي استانداري

اما واسه هزينه هتل و ايناش دارم دق مي كنم

از همه مهمتر جمعيت سالنه

غصه دارم آقاي فرهنگ.

هيچكي باهام همراه نيست

همه طردم كرده اند

نه امسال بلكه سه سال

اما:

اين جشنواره فقط مخصوص داستانكه

نتوستم از مطلبتون استفاده كنم

شاد باشيد رييس مهربان گذشته ارشاد ما

وبلاگ خوبيه و همين روند رو ادامه بده صميمانه شما رو به وبلاگم دعوت ميکنم خوشحال ميشم تشريف بياريد منتظرتونم